بحران وجودی و راه‌های غلبه بر آن

بحران وجودی و راه‌های غلبه بر آن

بحران وجودی یا بحران اگزیستانسیال (Existential crisis) زمانی اتفاق می‌افتد که انسان وجود و معنای زندگی خود را زیر سؤال […]

بحران وجودی یا بحران اگزیستانسیال (Existential crisis) زمانی اتفاق می‌افتد که انسان وجود و معنای زندگی خود را زیر سؤال می‌برد. این بحران می‌تواند تجربه‌ای ترسناک باشد، زیرا می‌توان در یک جهان به ظاهر تصادفی و بی‌معنا احساس تنهایی و گم شدن کرد. اما با این حال، می‌تواند زمانی برای خودیابی و رشد نیز باشد.
بحران‌های وجودی اغلب می‌توانند با تأثیر منفی بر زندگی فرد همراه باشند و ما تأثیر مثبتی را که می‌تواند داشته باشد، فراموش می‌کنیم.
بحران وجودی احساسات وجودی خاصی را نشان می‌دهد که از رابطه بین “من” و دیگران (جهان، یک شخص) ناشی می‌شود. آن‌ها می‌توانند هم فشرده‌کننده‌ی زندگی باشند و هم امکانات جدیدی را نشان دهند.
یک بحران وجودی به این معنی است که ما این فرصت را داریم که با ارزش‌ها، معنا و هدف خود و آنچه که می‌خواهیم در زندگی خود بسازیم؛ ارتباط بگیریم. این بحران می‌تواند به ما کمک کند تا اقدامات و جهت دهی خود را ارزیابی و برنامه‌ریزی کنیم و تطبیق دهیم تا زندگی مورد علاقه و مورد نظر خود را داشته باشیم و از آن راضی باشیم.


نشانه‌های بحران وجودی


اضطراب
افسردگی
احساس سرآسیمگی
منزوی‌شدن
کمبود انگیزه و انرژی
نگرانی بیش از حد و وسواس‌گونه


نمونه‌هایی از بحران وجودی


ترس و مسئولیت


اگزیستانسیالیسم تأکید می‌کند که همه ما در انتخاب نوع زندگی آزاد هستیم و این آزادی در انتخاب، مسئولیت نیز به همراه دارد. بااین‌حال، ازآنجاکه سرنوشت نهایی همه مرگ است، ممکن است فکر کنید هرچه انجام می‌دهید بی‌معنی است. بنابراین این آزادی ممکن است به ناامیدی منجر شود و مسئولیت ناشی از آن ممکن است در شما اضطراب ایجاد کند. چند بار تابه‌حال با خودتان برای گرفتن یک تصمیم کلنجار رفته‌اید و ترسیده‌اید که اشتباه باشد؟ ترس از انتخابِ اشتباه، نشان‌دهنده اضطراب از نوعی آزادی است که با بحران وجودی مرتبط است.
اگزیستانسیالیست‌ها بر این باورند که این اضطراب به این دلیل در ما وجود دارد که هیچ مسیر درست و هیچ راهنمایی وجود ندارد که به ما بگوید چه کار کنیم. در اصل، هریک از ما باید خودش در زندگی معنا ایجاد کند. اگر این مسئولیت بیش‌ازحد بزرگ به نظر برسد، آنگاه فرد ممکن است پا پس بکشد و رفتار‌هایی انجام دهد که از او در برابر این احساس اضطراب محافظت کنند.


معنای زندگی


وقتی با اضطراب وجودی درگیر می‌شوید، اغلب این سؤال برایتان پیش می‌آید که واقعاً زندگی چه فایده‌ای دارد؟
وقتی در مسیر زندگی پیش می‌روید و متوجه می‌شوید که حتی نسبت‌به معنای مفاهیم و ساختار‌های آشنا تردید دارید، معنای زندگی را هم زیر سؤال می‌برید و با خود فکر می‌کنید اگر قرار است در نهایت بمیرم، چرا این مسیر را طی کنم؟
آلبر کامو، فیلسوف، روزنامه‌نگار و نویسنده فرانسوی، استدلال می‌کرد که توانایی اشتیاق‌داشتن به چیزی که «اگر نبود، زندگی بی‌معنا تلقی می‌شد» نشان‌دهنده قدر دانستن خودِ زندگی است. اگر بتوانید طوری زندگی کنید که صرفاً روی رسیدن به پایان یا فرجام چیزی تمرکز نکنید و برای خود «بودن» و مسیری که در آن هستید زندگی کنید، آنگاه زندگی کامل، درست و پرشوری خواهید داشت. این کاملاً با چیزی که پایه و اساس مراقبهٔ ذهن‌آگاهی در مدل پزشکی اضطراب است تفاوت دارد. اگزیستانسیالیست‌ها، برخلاف روان‌پزشکان، اضطراب را نوعی بیماری که باید درمان شود به حساب نمی‌آورند؛ آن‌ها اضطراب را چیزی اجتناب‌ناپذیر می‌دانند که باید آن را پذیرفت و از جنبه‌های مثبت آن درس گرفت.


مرگ و بیماری


ازدست‌دادن شریک زندگی، والدین، خواهر و برادر، فرزند یا سایر عزیزان اغلب افراد را مجبور می‌کند با مرگ خودشان روبه‌رو شوند و معنای زندگی خود را زیر سؤال ببرند. این درباره بیماری‌های جدی یا مرگ‌ بار هم صدق می‌کند.


ازدست‌دادن‌ایمان


این مسأله بیشتر در افراد مذهبی و مؤمن اتفاق می‌افتد. فرد ممکن است شک کند که آیا خدا وجود دارد؟ روحمان بعد از مرگ کجا می‌رود؟


ورود به مرحله جدید از زندگی


بسیاری از افراد وقتی وارد مرحله جدیدی از زندگی می‌شوند، مانند دوران کودکی به بزرگ‌سالی یا از بزرگ‌سالی به سالمندی، نوعی بحران وجودی را تجربه می‌کنند. رویداد‌های مهم زندگی شامل فارغ‌التحصیلی، شروع شغل جدید یا تغییر شغل، ازدواج، طلاق، بچه‌دارشدن یا بازنشستگی می‌توانند باعث ایجاد بحران وجودی شوند.


اصالت


بحران وجودی ممکن است شما را به‌سمت بررسی اصالت هستی سوق دهد که خودش باعث اضطراب می‌شود. ممکن است به فانی‌بودن وجودتان و نحوه زندگی‌کردنتان فکر کنید. زمانی‌که دیگر نمی‌توانید بابت اینکه هر روز صبح از خواب بیدار می‌شوید شکرگزار باشید، اضطراب سراغتان می‌آید. به جایی می‌رسید که دیگر مشکلات روزمره برایتان اهمیت ندارند و تمام افکار، ترس‌ها و اضطراب درباره مسائل پیش‌پاافتاده از بین ‌می‌روند زیرا با مشکلی بسیار بزرگ‌تر روبه‌رو شده‌اید.


چگونه می‌توان از یک بحران وجودی عبور کرد؟


به عزیزان‌تان اعتماد کنید


هنگام مواجهه با یک بحران وجودی، حمایت از طرف دوستان و خانواده ما بسیار مهم است. این می‌تواند به ما کمک کند که احساس تنهایی کمتری داشته باشیم و ارتباطی بیرونی را دریافت کنیم که ممکن است به ما کمک کند تا بر آن غلبه کنیم.


احساس خود را بیان کنید


احساسی را نادیده نگیرید. گوش دادن به آنچه این بحران به شما می‌گوید و دلیل وقوع آن مهم است. اگر با آن به عنوان هم تیمی رفتار کنید و نه به عنوان دشمن خود، می‌توانید فواید زیادی برای آن پیدا کنید.
افکار و سؤالات وجودی خود را بنویسید و آن‌ها را تجزیه و تحلیل کنید تا بفهمید سعی می‌کنند چه چیزی به شما بگویند.


شادی را در چیز‌های کوچک پیدا کنید


هر وقت به هر نوع بحرانی دچار می‌شویم، ممکن است احساس کنیم همه چیز خاکستری به نظر می‌رسد و لذت بردن از چیز‌هایی که قبلاً استفاده کرده‌ایم برای ما دشوار است.
شگفت‌زده خواهید شد که قدردانی تا چه اندازه‌ای می‌تواند در این شرایط کمک کند. سعی کنید چیز‌هایی را که در آخر روز از آن‌ها ممنون هستید، بنویسید و در چیز‌های کوچک شادی پیدا کنید.


بر آنچه می‌توانید کنترل کنید، تمرکز کنید


احساس راحتی بعد از کنترل در یک بحران وجودی، آرامش بخش و ساده است. به همین دلیل تمرکز بر روی مواردی که می‌توانید کنترل کنید بسیار زمینه ساز است. وقتی روی این موضوع تمرکز کردید، آن را تجزیه و تحلیل کنید و چیز‌هایی را که می‌توانید کنترل کنید. و اما چیز‌هایی را که نمی‌توانید کنترل کنید، ر‌ها کنید.


چرایی‌های خود را بنویسید


از قلم و کاغذ استفاده کنید، و به این فکر کنید که چرا مثل روال همیشه خود رفتار می‌کنید یا چرا می‌خواهید زندگی خود را به روشی خاص هدایت کنید. این به شما کمک می‌کند با ارزش‌ها و هدف خود دوباره در ارتباط باشید.


ذهن آگاهی و مراقبه را تمرین کنید


این یک روش عالی برای برقراری ارتباط با درون خود است و به افکار شخص فضایی برای شکوفایی و کاوش می‌دهد. مدیتیشن می‌تواند به ما کمک کند تا دوباره احساس ارتباط با جهان را داشته باشیم.


از روانشناس و مشاوره کمک بگیرید


مراجعه به یک متخصص و مشاوره گرفتن از او یکی از راه‌های درمان استرس و اضطراب می‌باشد. روانشناس می‌تواند علت ریشه‌ای وجود، بحران وجودی در شما را بیابد و به شما کمک کند همچنین با دادن تمرینات خاص باعث می‌شود شما کم کم از بحران وجودی خود فاصله بگیرید و از بحران وجودی ر‌ها شوید. گاهی اوقات که احساس تنهایی و پوچی می‌کنید بهترین فردی که می‌تواند شما را از این احساسات نجات دهد روانشناس است.

برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.

 

points

دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه

برای ارسال نظر باید قسمت های ستاره دار را پر کنید.

comment
full-name
email

مطالب مرتبط

blog icon عشق از نظر استنبرگ

عشق از نظر استنبرگ

عشق از نظر استنبرگ یک نظریه قدیمی می‌باشد. عشق برای رفاه ما در زندگی ضروری است. هرچند بسیاری از افراد

blog icon چگونه در زمان حال زندگی کنیم؟

چگونه در زمان حال زندگی کنیم؟

در زمان حال زندگی کردن کاری نسبتاً دشوار است. افرادی که در لحظه به سر می‌برند، گذشته را تنها به‌عنوان

blog icon تکنیک‌های پرورش خلاقیت

تکنیک‌های پرورش خلاقیت

خلاقیت نوعی ابتکار عمل در انجام کار‌ها است. این خلاقیت باعث می‌شود ما کار‌های روتین را ساده‌تر انجام دهیم.

blog icon سندرم زن کتک خورده چیست؟

سندرم زن کتک خورده چیست؟

سندروم زن کتک‌ خورده محصول آزار‌های طولانی‌مدت خانگی است. این سندرم زیرمجموعه اختلال اضطراب پس از سانحه