برای آگاهی از تفاوت های کار روانشناس با کوچ ابتدا باید با مفاهیم آن آشنا شویم.
در مراحل اولیه انتشار آثار و پژوهشهای مرتبط با موضوع مرز بین کوچینگ با مشاوره و روان درمانی در روانشناسی کوچینگ، برخی افراد بهصراحت از دشواری ایجاد مرزهایی مشخص بین کوچینگ و مشاوره صحبت کرده بودند (باچکیرووا و کاکس، ۲۰۰۴؛ سیمونز، ۲۰۰۶؛ باچکیرووا، ۲۰۰۷). مطالعات انجام شده در دهه گذشته از طریق بررسی دیدگاههای کاربران کوچینگ، این موقعیت را تقویت کرده است.
مضامین آثار منتشرشده کنونی در زمینه ایجاد تفاوت های کار روانشناس با کوچ را میتوان به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول عمدتاً بر روی درک چگونگی ماهیت مسائل مرتبط با مرزهای موجود بین کوچینگ با مشاوره متمرکز هستند. آنها مسائلی که حاصل از وضعیت فعلی هستند را بررسی کرده و راهحلهای عملی مورد استفاده کاربران کوچینگ را برجسته میکنند. دسته اول بر این باور استوار است که اگر متخصصی تشخیص دهد مراجعش از حمایت اضافی یک درمانگر و یا مشاور سود میبرد، باید این فرد را به مشاور یا متخصص حرفهای مناسب ارجاع داد. این گروه باور دارند که مرزها اغلب با مذاکره بین کوچ و مراجع یا کوچی درباره مسائلی که برای جلسه کوچینگ مناسب هستند مشخص میشود و نه از طریق پارامترهایی برای مرزبندی که تعریف نظریِ مشخصی دارند.
گروه دوم در بررسی موضوع تفاوت های کار روانشناس با کوچ و روان درمانی در روانشناسی کوچینگ، معمولاً تأکیدی بر شرایط کنونی و آنچه در حال جریان است، ندارند بلکه مسائل مرتبط با مرزها را با هدف یافتن راهحلی مفهومی بهعلاوه یک راهحل عملی بررسی میکنند (باچکیرووا، ۲۰۰۷). این گروه معتقدند کوچها برای تشخیص اینکه مراجع به کوچینگ نیاز دارد یا درمان و مشاوره از روش حسی درونی و یا درک شهودی استفاده میکنند و از طریق آن مراجعینی را میپذیرند که نباید در کوچینگ به آن افراد بپردازند و باید ارجاع دهند (هارت، بلاتنر و لایپزیک۲۰۰۱). البته مقالاتی هم هستند که به هر دو موضوع میپردازند.
با این وجود این مطالعات بسیاری از کوچها و خصوصاً تازهواردان به حوزههای کوچینگ، مشاوره و روانشناسی کوچینگ هنوز در سردرگمی هستند. ما از عبارت «کوچی» در اشاره به مراجعان کوچینگ بهصورت فردی و «مراجع» برای هر دو حرفه، یعنی کوچینگ و مشاوره، استفاده خواهیم کرد.
ماهیت کوچینگ چیست؟
همانطور که میدانید، کوچینگ یک مهارت بین رشتهای برگرفته از رشتههای مدیریت، جامعهشناسی، فلسفه، روانشناسی و… است که ۴۰ سال از شکل گرفتن آن میگذرد و در یک دهه اخیر به طور جدی در ایران مطرح شده است.
فدراسیون بینالمللی کوچینگ ICF، کوچینگ را به عنوان همراهی با یک مراجع در یک موقعیت ناراحتکننده و ایجاد پروسهای که به آنها الهام ببخشد تا نهایت پتانسیل حرفهای شخصیتشان دست یابند، تعریف میکند.
انسانها برای دستیابی به موفقیت و شکوفایی نیازمند کسب دانشاند که در مرحله بعد بتوانند این دانش را به عمل تبدیل کنند. سایر رشتهها مرحله دانش را طی میکنند اما کوچینگ قرار نیست به دانش افراد اضافه کند، بلکه نگاهِ پدیدارشناسانه به افراد ارائه و طرز فکر و نگرش آنها را تغییر میدهد که شامل دعوت به ارتباط مؤثر، طرح پرسش و کاوشگری در طرز فکر و باورهای مراجعهکننده است. بدین صورت، فرد با این فضا میتواند مسیر جدیدی را ببیند و طی کند. بنابراین، در کوچینگ می-گوییم که آدمها نسخه جدیدی از خود را کشف میکنند.
در زمینه کوچینگ، دو حوزه زندگیی و کسب و کار وجود دارد که تقریباً هفتاد تا هشتاد درصد از افراد به دنبال آموزش در زمینه زندگی و تنها بیست تا سی درصد افراد به دنبال فراگیری کوچینگ در زمینه کسب و کار هستند.
ماهیت روانشناسی چیست؟
اتحادیۀ روانشناسی آمریکا (APA) روان درمانی را به عنوان مداومت در آگاهی خودخواسته با روش بالینی و برای هدف همکاری با مردم در ارتقا رفتارها، شناخت، هیجانها و دیگر جنبههای شخصیتی آنها در مسیر کیفی دلخواهشان، تعریف میکند.
روانشناسی علمی است که به مطالعه رفتارها، افکار، احساسات و فرآیندهای ذهنی انسانها میپردازد. هدف اصلی روانشناسی درک عمیقتری از عواملی است که بر رفتار و تجربیات انسانها تأثیر میگذارند. این علم به وسیلهی روشهای تحقیقی متنوعی نظیر مشاهده، آزمایش، مصاحبه و تحلیل دادهها، تلاش میکند تا به پاسخهای علمی دربارهی سؤالات مختلف مرتبط با رفتار و ذهن انسان برسد.
روانشناسی در زمینههای گوناگونی مانند رواندرمانی، روانشناسی شناختی، روانشناسی اجتماعی، روانشناسی تربیتی و… فعالیت میکند. این علم تلاش دارد تا الگوها و قوانین عامی را کشف کرده و به درک بهتری از عوامل مختلف مانند ژنتیک، محیط، تجربیات زندگی و فرهنگ کمک کند که در تشکیل شخصیت و رفتار افراد نقش دارند.
با توجه به پیشرفت تکنولوژی و روشهای پیشرفتهی تحقیق، روانشناسی امروزه نقش مهمی در بسیاری از حوزهها از جمله بهبود کیفیت زندگی، بهبود عملکرد شغلی، طراحی رابطهای کاربری، بهینهسازی آموزش و یادگیری و… دارد.
تفاوت کوچینگ و رواندرمانی از نظر دکتر پاتریک ویلئامز
هدف اصلی
هدف اصلی کوچینگ این است که به مراجع کمک کند تا پتانسیلهای درون خودش را بالفعل کند. از طرفی بتواند زندگی هدفمند و با معنایی را در پیش بگیرد. در کوچینگ، پیشفرض این است که مراجع این توانایی ذاتی برای رسیدن به بهترین نسخه از خودش را دارد. او میتواند برای رسیدن به این هدف برنامه بریزد و به آن عمل کند؛ اما اغلب برای مشخص کردن جزئیات برنامهاش نیاز به کمک و راهنمایی دارد.
از طرف دیگر هدف رواندرمانی، کمک به کسانی است که به دلیل اختلالات روانی از کار و زندگی افتادهاند. کسانی که نمیتوانند مثل قبل از بیماری، در کار، تحصیل و روابط اجتماعی به خوبی عمل کنند. هدف اصلی رواندرمانی کمک به فرد، برای رسیدن به سطح طبیعی عملکرد در جامعه است.
تمرکز روی آینده
رویکرد و نگاه کوچینگ رو به آینده است. مراجع به کوچ مراجعه میکند؛ زیرا آرزوها، رویاها و اهدافی برای آینده دارد و میخواهد به آنها برسد. مراجعِ کوچینگ مشتاقانه منتظر این است که به شرایط بهتری برسد و برای رسیدن به آن شرایط، درخواست کمک میکند.
در مورد رواندرمانی شرایط کمی متفاوت است. بیشتر رواندرمانیهای سنتی هم به مراجع در ساختن چشماندازی از آینده کمک میکنند؛ اما بیشتر اوقات با نگاه به گذشته، تلاش میکنند که ریشههای اختلال را بررسی و درک کنند.
مراجعان رواندرمانی علائمی دردسرسازی دارند. آنها تشخیص یک اختلال را دریافت کردهاند و برای رفع این مشکلات با رواندرمانگر کار میکنند. درمانگر برای این که بتواند به بیمار کمک کند، باید تاریخچه مشکلات او را بداند و بررسی کند. بنابراین بایستی رویکردی نسبتاً معطوف به گذشته داشته باشد.
ماهیت رابطه مراجع- یاری رسان
کوچها تسهیلگرانی هستند که مراجع را فردی همتراز با خودشان میبینند. از نظر آنها مراجع، انسانی است که کامل است و نیازی به تعمیر و درمان ندارد. همچنین پیشفرضشان این است که مراجع همه منابع و تواناییهای لازم برای افزایش سطح عملکرد و رسیدن به اهدافش را دارد.
فرآیند کوچینگ این منابع و تواناییها را آزاد میکند تا مراجع با کمک آنها به اهدافش برسد. به همین خاطر، مرزبندیهای رسمی کمتری در رابطهی بین کوچ و مراجع نسبت به رابطه بین مراجع و رواندرمانگر وجود دارد.
به بیشتر رواندرمانگران آموزش داده میشود که باید رفتاری دوستانه داشته باشند؛ اما فاصله را رعایت کنند. مراجعان رواندرمانی، اغلب درمانگر را متخصصی میدانند که قرار است راه حل مشکلات و بهبودی را به آنها نشان دهد. در نتیجه برایشان سختتر است که خودشان را در فرآیند درمان، همتراز درمانگر بدانند.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران