خجالت یک احساس اضطراب یا دلهرهای است که بعضی از افراد هنگام نزدیک شدن به دیگران یا نزدیکی دیگران به طور مداوم احساس میکنند. خجالتی بودن پاسخی به ترس است و تحقیقات نشان میدهد که اگرچه عصبشناسی از کمرویی وجود دارد.
مهمترین مشکل خجالتی بودن افراد
اولین و مهمترین مشکل آدمهای خجالتی این است که به بازی قایم موشک علاقه زیادی دارند. به این معنی که همیشه سعی میکنند از آدمها فرار کنند تا اینکه بایستند و با آنها همصحبت شوند و این کار خود احساس پیروزی و آرامش بیشتری کسب میکنند.
اگر شما هم فرد خجالتی هستید باید بدانید که این بازی به شدت اعتیادآور است و هر چه بیشتر آن را انجام دهید، ترک کردن آن سختتر میشود.
آیا خجالتی بودن ذاتی است؟
خودآگاهی بیش از حد، ارزیابی منفی خود و داشتن افکار منفی راجع به خود از ویژگیهای افراد خجالتی است. همه این ویژگیها به تعریف فرد از خودش برمیگردد. بنابراین هر فرد باید دلایل خجالت را در درون خود جستجو کند.
تعریف هر فرد از خودش از ۱۸ ماهگی شکل میگیرد. بنابراین نمیتوان گفت که خجالتی بودن از بدو تولد آغاز میشود. بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیقات مختلف حدود ۲۰ درصد از نوزادان خلق و خوی واکنشپذیر دارند. اما این بدین معنی نیست که این نوزادان در آینده خجالتی خواهند شد یا نمیتوانند رفتار خود را تغییر دهند. بنابراین نمیتوان به ذاتی بودن دلایل خجالت دامن زد.
ویژگی افراد خجالتی و کمرو
ذهن منفیباف و بدبینی نسبت به رفتارهای خود و دیگران دارند،
از حضور در جمعهای مختلف ترس داشته و فراری هستند،
ترس از سخنرانی و صحبت در جمع دارند،
کمحرف و گوشهگیر هستند،
خود را فردی مضحک و مسخره میدانند،
خود را دست و پا چلفتی میدانند و به همین دلیل ترجیح میدهند کاری انجام ندهند،
برای خود ارزشی قائل نیستند و به دیگران نیز حق میدهند که برای آنها ارزشی قائل نباشد،
اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارند،
در انجام تصمیماتشان قرص و محکم نیستند،
و معمولاً با صدای فوقالعاده آرامی صحبت میکنند.
آیا خجالتی بودن نوعی اختلال است؟
خجالتی بودن در حالی اختلال محسوب میشود که هم مانع پیشرفت فرد شود و هم او را ناراضی کند. در غیر این صورت در کشورهای شرقی و از جمله جامعه ما درجاتی از خجالتی بودن پسندیده است به عنوان مثال اینکه در جوامع غربی تماس چشمی مستقیم تشویق میشود در حالی که در جوامع شرقی این نوع نگاه گاهی بیادبی محسوب میشود و با توجه به فرهنگ متفاوت است.
علل احتمالی خجالتی بودن و خجالت کشیدن:
عدم اعتماد به نفس:
عزت نفس پایین یا عدم اعتماد به نفس، میتواند مغز را به تلاش برای محافظت از فرد با استفاده از خجالت کشیدن وادار کند. ببا خودتان بگویید چرا اعتماد به نفس من کم است؟!
کمپلکس نقصان:
احساس ناتوانی میتواند منجر به خجالت شود. فرد احساس بیارزشی کرده، بیش از حد تمایل به عرض اندام و یا برقراری ارتباط با مردم ندارد.
کمال گرایی:
کمال گرایی میتواند منجر به بروز خجالت شود. فرد انتظار دارد همه چیز را در حد کمال انجام دهد و ممکن است در نهایت کمتر صحبت کند و بنابراین خجالتی میشود.
فقدان مهارتهای اجتماعی:
هنگامی که یک فرد مهارتهای اجتماعی مناسب نداشته باشد، در برابر دیگران خود را سرکوب میکند و ممکن است دچار اشتباه شود، زیرا هیچ چیزی برای گفتن پیدا نمیکند. ببینید که چگونه باید مهارتهای اجتماعی را در خود بهبود بخشید.
مشکلات تصویر درونی از خود:
هر نوع فکر منعکننده، میتواند منجر به خجالت شود. از آنجا که مسائل مربوط به تصویر خود میتواند منجر به خود سرکوبگری یا خودسانسوری در کنار دیگران گردد. میتواند همزمان منجر به خجالت زدگی نیز شود.
ترس از مردم:
گذشتهای بد یا خانواده ناکارآمد میتواند منجر به مشکلات بسیاری، مانند؛ ترس از صمیمی شدن با افراد و یا ترس از مردم شود. این مشکلات همچنین باعث بروز خجالت میشوند.
چگونه با خجالتی بودن مبارزه کنیم؟
آن را به زبان نیاورید:
نیازی به توضیح خجالتتان نیست کسانی که نزدیک به شما هستند کاملاً میدانند، و دیگران حتی ممکن است فرصتی برای متوجه شدن نداشته باشند احتمالاً فکرش را هم نمیکنند.
با ملایمت رفتار کنید:
اگر دیگران خجالت شما را به رختان میکشند، لحن عادی خود را حفظ کنید. اگر این بخشی از یک بحث میشود، از آن استقبال کنید.
وقتی تغییر رنگ میدهید:
اگر زمانی که معذبید گونههایتان گل می اندازد، آن را با خجالت یکی نکنید. اجازه دهید به خودی خود تصویری ثابت از شما بماند که: من همیشه سریع سرخ میشوم.
اجتناب از برچسب:
خود را تحت عنوان خجالتی یا هر چیز دیگری برچسب نزنید. اجازه دهید به عنوان یک فرد منحصر به فرد، نه یک نفر با القاب شناخته شوید.
خود را ترور شخصیتی نکنید:
گاهی اوقات خودمان واقعاً بدترین دشمنیم، به منتقد درونی خود اجازه ندهید، که به شما توهین کند. در عوض، با قدرت صحبت، آن را تجزیه و تحلیل کنید تا بتوانید آن را خنثی کنید.
نقاط قوت خود را بشناسید:
لیستی از تمام ویژگیهای مثبت خود تهیه کنید – در صورت نیاز از دوستان و یا اعضای خانواده برای کمک گرفتن استفاده کنید – و هنگامی که احساس ناامنی میکنید آن را مرور کنید. اجازه دهید به شما یادآوری کنند چقدر باید خود را دوست بدارید.
روابط را با دقت انتخاب کنید:
افراد خجالتی تمایل دارند دایره دوستیهای کوچکتر اما عمیقتری داشته باشند. از این رو است که به معنی متداولی که انتخاب همکارتان به اندازه دوستتان مهم است به انتخاب افراد بپردازید. زمانی را برای افرادی که در زندگی شما هستند اختصاص داده، پاسخگو، گرم و دلگرمکننده رفتار کنید.
اجتناب از قلدری و اذیت:
همیشه عده کمی وجود دارند که تمایل به خشونت دارند، اگر خطوط درستی را برای آنها ایجاد کنید، و مرزبندی کنید. عدهای که اصلاً حس بدی داشتند، و بعضی کسانی که اهمیتی نمیدهند و باید فاصلهای سالم از این افراد داشته باشید.
مراقب باشید:
اکثر ما با خودمان مشکل داریم، بنابراین عادت به مشاهده دیگران (بدون کنار آمدن با آنها) کردهایم؛ شما ممکن است متوجه شوید که افراد دیگر از علائم ناامنی خود رنج میبرند و شما تنها نیستید.
به یاد داشته باشید که یک لحظه بد، به معنی این نیست که کل روز بد خواهد بود:
به ویژه وقتی که زمان زیادی را صرف افکار خود میکنید، همانطور که افراد خجالتی تمایل به انجام این کار دارند، تجربیات را تحلیل میکنند، فکر میکنند که یک لحظه خجالت کشیدن یک رویداد را کامل خراب میکند زمانی که بحث شانس به میان میآید تصور میکنند امروز برای همه روز شانس است، جز خودشان.
تخیل خاموش:
مردم خجالتی گاهی اوقات احساس عدم تأیید یا رد از طرف دیگران میکنند، حتی زمانی که در چنین موقعیتی نیستند.
مردم احتمالاً شما را خیلی بیشتر از آنچه تصور کنید، دوست دارند.
ترسهایتان را نام ببرید:
فهرستی از تمام ترسها و نگرانیهای خود تهیه کنید. آنها را برای خود نام ببرید، برنامهریزی کنید که چگونه میخواهید آنها را از بین ببرید و به جلو بروید.
آسیب دیدگی از این مسئله نباید شما را از موفقیتهایی که میخواهید، دور کند، پس این ابزارهای ساده را امتحان کنید وامیدوار باشید، که برای شما جواب بدهد؛ در واقع، اینها تکنیکهای خوبی هستند، چه خجالتی باشید چه نباشید امتحانشان کنید.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران