در روانشناسی زرد اغلب به پیشنهاد راه حلهای سریع برای مشکلات مهم و دشوار ختم میشود. اصولاً این روشها از سمت پژوهشها و جامعه علمی مورد تأیید قرار نمیگیرد، اما از سوی آدمهای عادی مورد توجه قرار گرفته است. افرادی که به دنبال حس و حال خوب هستند، برای رسیدن به این هدف از روانشناسی زرد استقبال میکنند.
این نوع روانشناسی به هیچ عنوان از سوی تحقیقات علمی و بالینی توسط روانشناسان تأیید نمیگردد اما انسانهای عادی و مردم را به سمت خود جذب میکند. کسانی که به دنبال حال خوب خود در دنیای پرمشغله امروز میگردند برای رسیدن به این هدف روانشناسی زرد را انتخاب میکنند. شما هم با کتابها و کلاسهایی در این زمینه روبرو شدهاید که برای مشکلات پیچیده که نیازمند بررسی و ارزیابی از سوی متخصصین میباشد، پاسخهای کپسولی و سریع ارائه میدهند.
کدام درمانگران را میتوان روانشناس زرد نامید؟
در روانشناسی شخصیت یکی از روشهای پرکاربردی که افراد برای توجیه رفتارهای نابهنجار خود استفاده میکنند، «عقلانیسازی» است. یعنی، برای هر واقعیتی که نمیخواهیم بپذیریم دلیلی میآوریم تا صورت مسأله تغییر کند
روانشناسی زرد در اصل به دلیل ایجاد مسیری برای بقا و کسب درامد شکل گرفته است. روانشناسانی که عمیقاً باور دارند که هیچگاه نمیتوانند به عمق احساسات افراد نفوذ کنند طرفدار روانشناسی زرد هستند. این افراد هیچگاه نخواستهاند تحلیل عمیقی از شخصیت خود داشته باشند چون این تحلیل عمیق باعث روبهرو شدن روانشناس با واقعیت تلخی خواهد شد که سعی در فراموش کردن آن داشته است. در نتیجه برای توجیه این عدم توانایی در شناخت خود و دیگران، مجبور میشوند روانشناسی را از سطوح پیچیده تحلیل شخصیت به مفاهیم پیشپاافتاده تنزل بدهند تا بتوانند در سایه این سطحینگری، درامد و شهرتی کسب کنند.
تاریخچه روانشناسی زرد
تاریخچه روانشناسی زرد به قرن هفدهم باز میگردد، زمانی که فیلسوفانی مانند دکارت و لاک از دانش خود در مورد ماهیت انسان برای «اثبات» آنچه امروزه نظریههای علمی مینامیم استفاده کردند.
روانشناسی زرد با تئوریهای روانکاوانه فروید که در کتاب خود منتشر شده معرفی شده است. در دهه ۱۹۶۰، روانشناسی زرد منجر به انتشار کتابهای بحث برانگیزی مانند “فرار از آزادی” اریش فروم شد. این کتاب اولین کتابی بود که علاقه پس از جنگ جهانی دوم به ادیان شرقی و یوگا را با نیاز ما به آزادی فردی گره زد. دهه ۱۹۷۰ شاهد رونق کتابهای روانشناسی زرد بود، با عناوینی مانند «من خوبم – تو خوبی» توماس هریس. سپس، در سال ۱۹۸۰، جانگری کتاب «مردان از مریخ، زنان از زهره هستند» را منتشر کرد که به یکی از محبوبترین کتابهای خودیاری در تمام دوران تبدیل شد.
در سالهای اخیر به جای رویکردهایی که ریشه در فرهنگ عامه دارند، تلاشهایی برای رویکردهای علمیتر صورت گرفته است. با این حال، به نظر میرسد که ما هرگز نیاز خود به روانشناسی را تا حدی از بین نخواهیم برد.
معایب اصلی روانشناسی زرد چیست؟
نشر از منابع غیر علمی
بر خلاف روانشناسان معتبر که مطالب کتابهای خود را طبق آخرین خبرها و تحقیقات علمی تألیف میکنند، روانشناسان زرد بدون توجه به آخرین اطلاعات علمی و تنها با نگاهی سطحی نگر کتابهای خود را تألیف میکنند. آنها در کتابهای خود مثبتاندیشی بدون حساب و کتاب را نشر میدهند و تنها هدفشان کسب سود و درآمد است. با همه این توضیحات باید متوجه شده باشید که کتابهای روانشناسی زرد تنها با مطالب غیرعلمی، پر شدهاند.
دور کردن افراد از درمانهای واقعی
بسیاری از مشکلات جوامع از طریق روانشناسی زرد حل نمیشود و تنها راهکار رفع آنها استفاده از خدمات روانشناسی علمی است. اما این موضوع در کتابهای زرد در نظر گرفته نشده است و مردم را کاملاً گمراه میکنند. برای مثال هیچ کجای این کتابها ننوشته که در کنار استفاده از محتویات کتاب به روانشناس متخصص در این زمینه هم مراجعه کنید! این مسأله به سادگی میتواند مردم را از مشاوران آگاه و معتبر دور کند.
دارو نمای موقت
دارونما، به داروهایی گفته میشود که برای آزمایشهای خاصی از آن استفاده میکنند و هیچ اثری بر بدن انسان ندارد. کتابهای روانشناسی زرد هم همینطور هستند. تنها از نظر ظاهری شبیه به دارو هستند، اما در اصل تاثیری بر زندگی افراد ندارند.
تضاد برانگیزی
محتوای کتابهای زرد روانشناسی مطابق با آداب و رسوم منطقه خاصی تألیف شدهاند. برای مثال کتابی که توسط یک نویسنده آمریکایی تدوین شده تنها با فرهنگ و اعتقادات مردم آمریکا همخوانی دارد و هیچ کاربری برای مردم خاورمیانه ندارد. در واقع میتوان گفت مطالب منتشر شده در کتابهای روانشناسی زرد، ضد فرهنگ و اموختههای مردم مختلف دنیا است. این موضوع میتواند باور و اعتقادات درست مردم را تغییر دهد.
سود محوری
متأسفانه برخلاف آنچه که مردم تصور میکنند، بسیاری از محتویات دورههای روانشناسی زرد تنها با هدف برای کسب سود و درآمد بیشتر تدیون شدهاند.
گمراه کننده
مطالبی که در کتابهای روانشناسی زرد وجود دارد، مطابق با علم روز دنیا نیستند و تقریباً منسوخ شدهاند. این موضوع باعث میشود افراد از مسیر اصلی گمراه شوند و تا مدتها در مسیر کاملاً اشتباه قدم بردارند.
چگونه از دروغهای روانشناسی زرد خلاص شویم؟
در حوزه روانشناسی زرد افراد مشهور زیادی وجود دارند که در بین مردم بسیار پرطرفدار هستند. همین افراد مشهور باعث شدند تا تشخیص علم روانشناسی واقعی و روانشناسی زرد برای مردم بسیار مشکل شود و مردم با تکیه بر تئوریهای روانشناسی زرد، در زندگی خود گفتار، کردار و رفتار متفاوتی از خود نشان دهند. در واقع مردم زمانی به دروغهای روانشناسی زرد پی میبرند که مفاهیم و تئوریهای این حوزه باعث ایجاد تأثیرات منفی بر زندگی آنها شده یا شرایط زندگی آنها بهبود نیافته است.
برای آن که از دروغهای روانشناسی زرد خلاص شویم باید به دنبال حقیقت باشیم. در واقع پیش از مطالعه کتاب یا مقاله، مطمئن شوید که آن را یک متخصص یا شخصی که تحقیقات گسترده انجام داده، نوشته باشد. از پذیرفتن موضوعاتی که دور از ذهن بنظر میرسد یا به آن اعتقادی ندارید، به شدت پرهیز کنید. فراموش نکنید که برای ایجاد تغییر در زندگی خود نباید تمام مفاهیم و تئوریهایی که روانشناسی بیان میکند را قبول کنید، بلکه باید نسبت به اعتقادات خود مقاوم باشید.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران