مثبت گرایی سمی باوری است که طبق آن مهم نیست که یک موقعیت چقدر وخیم یا دشوار باشد، به هر حال افراد باید ذهنیت مثبت خود را حفظ کنند. در حالی که خوش بین بودن و درگیر شدن در تفکر مثبت مزایایی دارد، مثبت گرایی سمی تمام احساسات سخت و دشوار را به نفع یک نمای شاد و اغلب مثبت کاذب رد میکند.
بله درست است؛ داشتن نگرش مثبت به زندگی برای سلامت روان شما مفید است. اما مشکل اینجاست که زندگی همیشه مثبت نیست. همه ما احساسات و تجربیات دردناکی داریم. این احساسات، اگرچه اغلب ناخوشایند هستند، اما برای دستیابی به پذیرش و سلامت روانی بیشتر، باید آشکارا و صادقانه با آنها برخورد کرد.
توصیههایی در جهت شناخت مثبت گرایی سمی
پنهان کردن احساسات یکی از اصولی میباشد که میتوان با در نظر گرفتن آن در افراد احتمال داد که درگیر مثبت گرایی سمی شدهاند. این ویژگی در بسیاری از افراد وجود دارد و این دسته از افراد در معاشرت با دیگران و حتی در حریم شخصی خود نیز احساسات واقعی خود را مخفی میکنند.
عذاب وجدان داشتن به خاطر احساسات یکی دیگر از اصلهایی میباشد که افرادی که دچار مثبت گرایی افراطی شدهاند در زندگی در سبک خود در مسائل مختلف با آن دسته و پنجه نرم میکنند.
انکار کردن حسهای منفی یکی از مواردی میباشد که اکثر افرادی که درگیر مثبت گرایی سمی شدهاند با آن مواجه هستند. از این رو این دسته از افراد حسهای واقعی خود را انکار میکنند و یا در مواردی نیز احساسات و عواطف خود را طرد میکنند. این عامل یکی از عواملی میباشد که در صورت نادیده گرفتن آن افراد بسیار درگیر نابودی حسهای درونی خود به شخصه میشوند.
افرادی که دچار مثبت گرایی سمی شدهاند در برخورد و معاشرت با دیگران، در صورتی که از آنها حرف غیر مثبتی بشنوند آنها را بسیار سرزنش میکنند. در حالی که خود این افراد دچار مثبت گرایی بیش از اندازه هستند و تا حد زیادی برای جلوه ندادن حسهای منفی بزرگ نمایی میکنند.
چرا مثبت گرایی سمی ضرر دارد؟
فرد را از ابراز احساسات واقعی سلب میکند
مثبت گرایی سمی نوعی پرهیز است. هنگامی که دیگران چنین رفتارهایی از خود نشان میدهند، فرد را از ابراز احساسات واقعیاش و نحوه درست مواجهه با مشکلات باز میدارند. در برخی از مواقع این افکار مثبت سمی را در رفتار با خود به کار میگیریم و آن را درونی میکنیم. بنابراین زمان روبرو شدن با سختیهای عاطفی، آنها را نادیده میگیریم.
باعث احساس شرم میشود
زمانی که فردی رنج میکشد، تمایل دارد بقیه متوجه احساسش شوند، عزیزان و خانوادهاش در این زمینه او را حمایت کنند. ولی مثبت گرایی سمی باعث میشود این احساس رنج زیر سؤال برود. در نهایت فرد به این علت که رنج میکشد، شرمنده میشود.
در فرد باعث احساس گناه میشود
این نوع از مثبت گرایی باعث میشود فرد به این خاطر که احساس منفی دارد و غمگین است، سرزنش کند. پس باعث میشود فرد خود را مقصر بداند و احساس گناه داشته باشد.
از رشد فردی جلوگیری میکند
مثبتاندیشی سمی احساسات ناراحتکننده و منفی را خفه میکند و از اینکه ما با این احساسات مقابله کنیم، جلوگیری میکند. در حالی که این مقابله با مشکلات میتواند باعث رشد ما شود و نگرش ما را عمیق کند. مثبتاندیشی سمی باعث نابودی انگیزه ما در تغییر شرایط میشود، چرا که از اساس و پایه، وجود هر مشکلی را منکر میشود.
باعث بیرحم شدن ما میشود
زمانی که فردی شرایط سختی را تجربه میکند، مثبتاندیشی بیهوده ما نه تنها باعث نمیشود که با طرف همدلی کنیم بلکه زمانی که فردی با مشکلاتی نظیر بیکاری، مشکل مالی، بیماری و … درگیر است، با گفتن جمله « مثبت فکر کن » باعث بهتر شدن شرایط نمیشود، ما را از نظر دیگری فردی سنگدل و بیرحم نشان میدهد.
با فردی که دچار مثبت گرایی سمی شده، چطور حرف بزنیم؟
دیدگاه خود را نسبت به مثبتبینی بیش از حد او ابراز کنید. به او گوشزد کنید که این نوع از مثبتاندیشی به مرحله انکار رسیده و او با انکار واقعیتها در حال آسیبرساندن به خودش یا دیگران است. البته در بیان این مسائل نرمخو باشید و تأکید کنید که هدف شما نگرانی از حال اوست. حتماً مثالهایی از مثبت گرایی سمیاش را به ذهن بسپارید و برایش بازگو کنید؛ چراکه شما در حال طرح موضوعی هستید که پیشتر برای خود شخص ناشناخته بوده است. مثال زدن بهترین راه برای اثبات مثبتاندیشی سمی به فردی است که به آن دچار است.
همچنین بهتر است مسأله را زمانی مطرح کنید که فرد در حال تجربه عواقب مثبتاندیشیاش است؛ چراکه در این حالت، شانس اینکه او را متوجه نگرش اشتباهش کنید، بیشتر است.
با این حال، نباید در بیان نظر خود اصرار کنید. زندگی آنها به خودشان مربوط است و شما نمیتوانید نگرش دیگران را بهزور از ذهنشان پاک کنید. اگر فردی بهواسطه طرح این مسأله عصبانی شد، کنار بکشید و اختیار او درباره تصمیمات و نگرشش را تأیید کنید
آیا منفینگر بودن اشکالی ندارد؟
انسانها طیف وسیعی از احساسات را تجربه میکنند که هر یک از آنها قسمت مهمی از سلامت روان محسوب میشود. بهعنوان مثال اضطراب ممکن است فرد را از یک وضعیت خطرناک یا یک احساس گناه اخلاقی آگاه کند، در حالی که عصبانیت یک پاسخ طبیعی به بیعدالتی یا بدرفتاری است. غم و اندوه نیز ممکن است شدت ضرر را نشان دهد.
تصدیق نکردن این احساسات به معنای نادیده گرفتن واکنشی است که آنها میتوانند به شما القا کنند. علاوه بر این، صحبت نکردن دربارهی آنها هم باعث از بین رفتن آنها نخواهد شد. بیشتر افراد برای کنار آمدن با احساسات خود هر از چند گاهی نیاز به کمک دارند. صحبت کردن دربارهی احساساتی که تجربه میکنید میتواند باعث کاسته شدن از شدت آن احساس شود و به شما کمک میکند تا در دام احساسات ناخوشایند گیر نیفتید.
برخی تحقیقات نشان داده که صحبت کردن دربارهی احساسات، از جمله احساسات منفی، حتی ممکن است به مغز کمک کند تا احساسات را بهتر پردازش کند. یک پژوهش که پیشتر صورت گرفته بود نشان داد که نامگذاری و صحبت کردن دربارهی احساسات باعث کاهش قدرت برخی از یاختههای مغزی مرتبط با آن احساسات میشود. این یافته نشان میدهد که صحبت کردن دربارهی احساسات باعث شود کاسته شدن از شدت آن احساس میشود.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران