یکی از رویکردهای جدید روانشناسی که طرفداران زیادی پیدا کرده نظریه ساختاری مینوچین در خانواده درمانی است که به روانشناس کمک میکند بهتر بتواند مشکلات فرد را تشخیص دهد و درمان کند.
خانواده درمانی
در خانواده درمانی هدف درمانگر شناسایی مشکل، بررسی روابط بین اعضای یک خانواده، بررسی نقش و وظایف اعضای خانواده و نهایتاً تغییر ساختار خانواده توسط تکنیکهای موجود و تخصصی میباشد. خانواده از مشکلات متعددی مانند اختلافات زناشویی، مشکل در ارتباط با فرزندان نوجوان، افت تحصیلی فرزندان، ازدواج فرزندان، اعتیاد یکی از والدین، مشکلات رفتاری فرزندان خردسال، مشکلات اخلاقی والدین و یا مسائل دیگر در رنج است. خانواده درمانی مداخلهای است که بر تغییر تعاملات بین اعضای خانواده تمرکز دارد و تلاش میکند کارکرد خانواده به عنوان واحدی متشکل از تک تک اعضای خانواده بهبود پیدا کند. درمانگری که به خانواده درمانی میپردازد سعی میکند الگوهای بین نسلی غیر قابل انعطافی را که باعث ناراحتی در بین این افراد و یا در روابط بین فردی میشود در هم بشکند.
در خانواده درمانی میتواند نگرانیهای هر یک از اعضای خانواده را مشخص نمود اما این روش درمانی بیشتر برای کودکان مؤثر است زیرا تربیت کودک مستقیماً تحت تأثیر ساختار خانواده است. خانواده درمانی نوعی گروه درمانی است که در آن واحد درمانی هسته خانواده میباشد و در جلسات درمانی یک یا چند درمانگر با تمام اعضای خانواده سر و کار دارد و هدف آنها حل و فصل یا تخفیف تعارضات اضطرابزا در درون خانواده میباشد.
تاریخچه خانواده درمانی مینوچین
سالوادور مینوچین در آرژانتین از یک پدر و مادر اروپاییزاده شد. پزشک بود و آموزش روانپزشکی را زیر نظر آکرمن گذراند. در سال ۱۹۵۴به ایالات متحده بعد از سفرهای زیاد برگشت و در آموزشگاه ویلت ویک و به عنوان روانپزشک شروع به کار کرد. با الهام گرفتن از مقالهدان جکسون بررسی انفرادی را کنار گذاشت و به وارسی مشکلات خانوادگی پرداخت او رفته رفته به تحلیل جامعه شناختی زمینه اجتماعی روی آورد.
مینوچین و همکارانش برای تغییر ساختار خانواده به تحقیق پرداختند تا برای این منظور روشهای درمانی جدیدی را ارائه دهند. این فرد در سال ۱۹۷۴ کتاب خانواده و خانواده درمانی را منتشر نمود و نظریههای خود را در این کتاب ارائه نمود.
مینوچین و همکارانش که به ناکارایی فنون سنتی روانپزشکی کودک و روشهای روانکاوی پی برده بودن روشهای مداخلاتی مختصر، مستقیم و عملگرایانه فراوانی ابداع کردند که با استفاده از آن میتوانست بافت خانواده را از طریق بازسازیی خانواده تغییر دهند. تجربه ویلت ویک و نیاز خانواده به سازماندهی مجدد و نیاز به نوعی سلسله مراتب در میان اعضای خانواده، سنگ بنای خانواده درمانی ساخت گرا را بنیان گذاشت.
به نظر او در رویکرد ساختاری، موجودیت خانواده از مجموع روان پویایی زیستی اعضای آن بیشتر است. اعضای خانواده طبق قواعد خاص، که تعاملات آنها را در بر میگیرد با هم ارتباط دارند. این قواعد که ناشناخته و نا آشکاراند ساختار خانواده را تشکیل میدهند. واقعیت ساختار غیر از واقعیت اعضای خانواده است.
فنون خانواده درمانی مینوچین
ائتلاف خانوادگی
در برخی خانوادههای ناکارآمد بین برخی از اعضای خانواده یک ائتلاف پیمانی در برابر فرد ثالث ایجاد میشود. این ائتلاف استوار، ثابت و غی قابل انعطاف است مانند ائتلاف بین مادر و پسر که تبدیل به بخشی از عملکرد هر روز خانواده میشود. در این ائتلاف انحرافی، دو نفر، نفر سوم را مقصر مشکلات خود میدانند.
درک ریشه بیماریها با الگوی تبادل در خانواده
بر اساس تئوری ساختاری خانواده، علائم بیماری یک فرد اگر در محیط الگوهای تبادل خانواده باشد، بهتر درک میشود و درمانگر سعی میکند با تعلیم دادن و دگرگون کردن سیستم تبادل تمام اعضا، خانواده را نیرومندتر نماید، در نتیجه اصلاح کردن تعادل و روابط بین خانوادگی میتواند منجر به ایجاد تغییرات مثبت پایدار در بیمار شود.
تکنیکهای خانواده درمانی مینوچین
چهار چوب بندی دوباره:
در این تکنیک، حقایق تغییر نمیکند ولی از چشماندازی جدید مورد بررسی قرار میگیرند و به یک موقعیت منفی از چشم انداز مثبت نگاه میشود که برای خانواده درمانی اهمیت بالایی دارد.
علامتگذاری:
در خانواده هر شخصی با توج به چشم انداز انتخابی یا مشغولیت عاطفی توصیف میشود. در خانواده درمانی ساختاری تأکید بر توصیف انتخابی و تبادلی است به عنوان مثال، درمانگر تلاش میکند به مادر بیاموزد که توانایی کنترل رفتار کودکانش را دارد و میتواند رفتار اشتباه آنها اصلاح کرده و تربیتشان کند.
نامتوازن سازی:
در این روش درمانگر کنار یکی از اعضای خانواده قرار میگیرد و از او در مقابل دیگر اعضا حمایت میکند. به عنوان مثال در کنار دختری که به تبعیت نکردن از سنتهای خانواده متهم میشود، قرار میگیرد و دلایلی برای رفتارهای او بیان میکند و اعضای خانواده را ترغیب میکند تا به صورت متفاوتی نسبت به او عمل نمایند.
تقابلات:
در این تکنیک خانواده رفتارهای مشکل ساز را به صورت برونگرایانه به روان درمانگر نشان میدهند و این فرایند باعث هدایت دوباره ارتباط موفق بین خانواده و درمانگر میشود به طوری که باعث ایجاد تغییرات رفتاری بین اعضای خانواده شود. قانونهای جدیدی بین اعضای خانواده شکل میگیرد که باعث ایجاد تغییر و سهولت برقراری ارتباط بین اعضای خانواده شود.
کار کردن با تعامل خود انگیخته:
زمانی که خانوادهها در جلسات، رفتارهای اخلالگرایانه و ناکارآمد نشان میدهند، مثل فریاد زدن بر سر هم یا کنارهگیری والدین از کودکان. درمانگرد میتواند پویاییهای موجود در تعامل خانواده و ترتیب قرار گرفتن رفتارها را به صورت بیواسطه مشاهده کند.
قرار دادن حد و مرز:
حد و مرزها خطوطی نامرئی هستند که از نظر روانی، اعضای خانواده را از هم جدا نگه میدارد. خانواده برای ایجاد کارکرد مؤثر در زمانهای مختلف نیاز به تعیین حد و مرز دارد این حدود در هر مرحله و با رشد سن اعضای خانواده یا تغییر شرایط باید تغییر کند. به عنوان مثال حد و مرزها در کودکی فرزندان سختگیرانهتر و در دوران نوجوانیشان انعطاف پذیرتر میشود.
خانواده درمانی از رویکردهای جدید و مهم است که در کشور ما به تازگی طرفداران زیادی پیدا کرده است. با توجه به اهمیت نظام خانواده توجه به این رشته و مراجعه به متخصصین خانواده درمانگری در اولویت است، مخصوصاً خانوادههایی که مشاجرات و الگوهای ناسازگاری رفتاری در بین آنان زیاد است. یک خانواده درمانگر با بررسی نهاد خانواده و تعاملات اعضا میتواند بهترین مشاوره و راهنمایی را ارائه دهد. اگر شما هم در راستای این موضوع مسألهای دارید، میتوانید از مشاوران و روانشناسان در این مورد کمک بگیرید.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران