بچه دار شدن مسئولیت بزرگی است. مادرانی که از بچه دار شدن پشیمانند معمولاً نمیتوانند بین مراقبت از کودک و زندگی شخصیشان برنامهریزی درستی داشته باشند. این مادران معمولاً از حمایت عاطفی و همکاری شوهرشان محروم ماندهاند.
در دنیای مدرن به خصوص زمانی که مشکلات اقتصادی بیشتر میشود، تعداد افرادی که برای بچه در شدن مطمئن نیستند یا از به دنیا آمدن فرزندشان پشیمان میشوند، در حال افزایش است. ولی اغلب والدین اعتراف میکنند که بچه داری کار پرزحمتی است ولی لذت آن از مشکلاتش بیشتر است.
بچه دار شدن مسئولیت بزرگی است، قبل از این که برای آوردن یک انسان جدید به این دنیا تصمیم بگیرید باید شرایط را بسنجید و ببینید که آیا توانایی و فداکاری لازم برای قبول مسئولیت زندگی یک انسان جدید را دارید؟
مادرانی که به درستی نمیتوانند بین وظایف مادری، وظایف همسری و رسیدگی به خودشان تعادل برقرار کنند و شوهرشان در نگهداری از بچه به آنها کمک نمیکند و از نظر عاطفی به خوبی حمایت نمیشوند، بعد از به دنیا آمدن بچه تحت فشار زیادی قرار میگیرند.
اغلب مادرانی که قبل از به دنیا آمدن بچه زندگی اجتماعی پرباری داشتهاند ولی به دنیا آمدن بچه مانع از فعالیتهای اجتماعی آنها میشود و اطرافیان مدام از او میخواهند زندگیاش را وقف بچهاش کند و در صورتی که به فکر خودش باشد و بخواهد به روتین زندگیاش برگردد به عنوان یک مادر ناشایست به آنها نگاه میشود و شوهرشان تصور میکند نگهداری بچه کار او نیست و دارد لطفی در حق همسرش انجام میشود، از بچه دار شدن پشیمان میشوند.
دلایل احساس پشیمانی
احساس عدم وجود عدالت:
مادرانی که نمیتوانند بعد از بچه دار شدن به اندازه کافی برای خودشان، سرگرمیشان، دیدن دوستان یا شغلشان وقت بگذارند دچار استرس زیادی میشوند.
زمانی که بچهها کوچک هستند حتی اگر اطرافیان فرصتی برای دور شدن از بچهها به مادر بدهند، زمانی که از بچه دور میشود با اضطراب و نگرانی مداوم همراه است که آیا بچه حالش خوب است یا خیر و آیا فردی که بچه را به او سپردهاند از عهده نگهداریاش بر میاید یا به کودک آسیب وارد میکند.
از نظر دیگران نگهداری از فرزند وظیفه مادر است و اگر پدر چند ساعتی این وظیفه را بر عهده بگیرد، لطف کرده است و با وجودی که بیشترین سنگینی و سختی کار و شب بیداریهای نگهداری از فرزند با مادر است، هیچ تشکری از او نمیشود در صورتی که وظیفه پدر و مادر در قبال فرزند با هم برابر است.
از سویی دیگر با نگاههای قضاوتگر اطرافیان روبرو میشود که چرا بچهاش را به شخصی دیگر سپرده و در حال رسیدگی به خودش است، اطرافیان توقع ندارند که مادر یک نوزاد ۲ ساله به تنهایی احتیاج داشته باشد و فکر میکنند باید تمام ساعات زندگیاش را وقف نوزادش کند.
همین بیعدالتیها و ندیدن زحمات مادر میتواند منجر به احساس نارضایتی و پشیمانی میشود.
نگرانی درباره نحوه رفتار صحیح با کودک:
اغلب مادران با وجودی که تمام تلاششان را برای تربیت جسمی، نوع تغذیه و تربیت روانی فرزندشان به کار میگیرند ولی مطمئن نیستند که کارشان درست است یا خیر و همواره این نگرانی را با خود حمل میکنند.
مادر شدن با احساس مسئولیت سنگینی همراه است چرا که مسئولیت سلامت و رشد یک موجود زنده دیگر بر عهده شما قرار میگیرد.
از سوی دیگر، اطرافیان به بهانه این که تجربه بیشتری دارند همیشه به خودشان حق میدهند در بچه داری دخالت کنند و نظر بدهند و از بیرون به مادر فشار بیاورند که کارش را بهتر انجام دهد. این مشکلات میتواند روی اعتماد به نفس مادران تأثیر منفی بگذارد.
به هم ریختن برنامه زندگی طبیعی:
ورود فرزند به یک زندگی میتواند برنامه زندگی، ظاهر بدنی و احساسات مادر را کاملاً دگرگون کند، احساس کند اندامش دیگر جذابیت گذشته را ندارد یا حتی احساس کند دیگر شور و نشاط قبلی ندارند. نه میتواند وقتی برای خودش داشته باشد و نه میتواند انتظارات دیگران را بر آورده کند. تغییرات جسمی و ریزش موی بارداری میتواند از نظر روحی مادران جوان را تحت تأثیر قرار دهد.
بعد از تولد نوزاد همه چیز برای مادر تغییر میکند در حالی که تغییر خاصی در زندگی پدر ایجاد نمیشود. با وجودی که بعد تولد فرزند تمام زندگی و برنامهریزی مادر حتی ساعت خواب و بیداریاش وابسته به نوزاد است ولی زندگی پدر فقط دچار نوسانات جزئی شده و به حالت قبل باز میگردد.
رفتار اطرافیان با مادران و تکرار مدام این جمله که بچهات واجبتر است، باعث میشود که مادران احساس کنند پرونده زندگیشان بسته شده و هر کاری میکنند باید در گرو رشد و ارتقا فرزندشان باشد.
تغییر احساسات نسبت به همسر:
از آنجا که پدران معمولاً بعد از به دنیا آمدن فرزند بیشتر بار مراقبت و نگهداری از آن را بر دوش مادر می اندازند و به اندازه کافی حمایتگر نیستند، شب زنده داریهایی که هنگام تب کردن نوزاد، مادر با استرس و اضطراب بالای سر کودک سپری میکند همراه با خر و پف کردن پدر میشود، به قدری با انتظارات یک زن منافات دارد که خواه ناخواه روی احساسش نسبت به شوهرش تأثیر میگذارد.
در ۶ ماهه اول تولد نوزاد، به دلیل این که نوزاد مدام در طول شب بیدار میشود و باید به او شیر داد و پوشکش را تعویض کردن، با بیخوابی شدید مادر همراه است، پدری که در این دوران نتواند زمانی را به نگهداری از نوزاد اختصاص دهند تا همسرش بتواند خواب راحتی داشته باشد، از نظر روحی از همسرش دور میشود.
برعکس، پدری که بعد از تولد نوزاد، دلسوز همسر و فرزندش باشد بتواند در قبال نگهداری از او مسئولیتپذیر باشد و به همسرش در نگهداری از نوزاد کمک کند و نقشی حمایتگر ایفا کند میتواند رابطهای بسیار بهتر و صمیمیتر با همسرش بسازد.
چالشهایی که مانع از احساس خوشبختی بعد از مادر شدن میشود و باعث میشود مادران از بچه دار شدن پشیمان شوند که البته این مسأله با مراجعه به یک روانشناس حرفهای قابل رفع میباشد.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران