مردانگی سمی، شامل فشارهای فرهنگی برای مردان برای رفتار به شیوه ای خاص است. و به احتمال زیاد همه پسران و مردان را به نوعی تحت تأثیر قرار می دهد. مردانگی سمی به این مفهوم اشاره دارد که ایده برخی افراد از “مرد بودن” سلطه، همجنسگرا هراسی و پرخاشگری را تداوم می بخشد.
این تصور که مردان باید سختگیرانه رفتار کنند و از نشان دادن همه احساسات خودداری کنند، میتواند برای سلامت روان آنها مضر باشد و میتواند عواقب جدی برای جامعه داشته باشد، به همین دلیل به «مردانگی سمی» معروف شد.
مردانگی سمی که گاهی اوقات مردانگی مضر نامیده می شود اغلب به عنوان یک اصطلاح مهم برای رفتارهای مردان استفاده می شود.
با این حال، در واقعیت، فضای زیادی وجود دارد که کسی مردانه باشد بدون اینکه سمی یا درگیر رفتار خطرناک یا آسیب زا باشد.
اجزاء اصلی مردانگی سمی
سرسختی :
این تصویری است که مردان باید از نظر جسمی قوی، از نظر عاطفی سنگدل و از نظر رفتاری پرخاشگر باشند.
ضد زنانگی :
این شامل این ایده است که مردان باید هر چیزی را که زنانه تلقی می شود، مانند ابراز احساسات یا پذیرش کمک، رد کنند.
قدرت :
این فرضیه است که مردان باید در جهت کسب قدرت و موقعیت اجتماعی و مالی تلاش کنند تا بتوانند احترام دیگران را به دست آورند.
مردانگی سمی چگونه گسترش مییابد؟
کی از ویژگیهای این نوع از مردانگی که باعث گسترش آن بین مردان در جوامع گوناگون میشود، ترویج افکار و رفتارهای آن بهعنوان امری مثبت و خواستنی است. بسیاری از مردانی که این نگرشها و رفتارهای سمی را دنبال میکنند، آن را امری مثبت و طبیعی میدانند. برای مثال یک مطالعه در سال ۲۰۰۷ نشان داد که هرچه مردان بیشتر به کلیشههای مردانگی اعتقاد داشته باشند، احتمال بیشتری دارد که رفتارهای پرخطر مانند مصرف مواد مخدر و الکل انجام دهند. همچنین این مردان بسیار کمتر از دیگران، سبزیجات مصرف میکنند. مردان این مطالعه رفتارهای پرخطر یا اشتباه خود را هنجارهای طبیعی مردانه میدانستند.
تفاوت مردانگی سنتی و مردانگی سمی
بین مردانگی سمی و مردانگی سنتی تفاوت های زیادی وجود دارد.
تلاش برای موفقیت در کار و تامین نیازهای خانواده ، نیاز به مورد احترام بودن ، برنده بودن در رقابت های ورزشی و وفاداری به دوستان جزو معیارهای مردانگی سنتی محسوب می شوند که سمی نیستند ولی تلاش افراطی برای وادار کردن دیگران برای محترم شمردن وارد مرزهای مردانگی سمی می شود.
در مردانگی سنتی ، مرد باید قدرت داشته باشد و به امور مسلط باید ولی مردانگی سمی برای نشان دادن قدرت و تسلط به سمت خشونت پیش می رود.
در مردانگی سمی ، مردان برای پذیرفته شدن در جمع دوستان و قوی بودن از نظر زنان ، احساسات خود را بروز نمی دهند.
پسران برای این که مورد تایید قرار بگیرند باید بدون احساس و سرشار از قدرت و خشونت باشند و نتیجه سرکوب احساسات و عدم ابراز آنها زمینه های خشونت های خانگی و اجتماعی و خودکشی در آنها افزایش میدهد.
پیامدهای مردانگی سمی کداماند؟
تعصبات فکری درباره سلامتی روحی و جسمی
مردانگی سمی مراجعه به روانشناس پزشک و چکاپ سالیانه را کاری ضد مردانه معرفی میکند. از این رو بسیاری از مردان درگیر با این کلیشه، بهجای مراجعه به متخصص و درمان مشکلات، آنها را مخفی میکنند. این باعث حل مشکلات نمیشود. در نتیجه چنین مردانی برای فرار یا سرکوب مشکل، به سوءمصرف مواد مخدر یا الکل و خوددرمانی روی میآورند. مطالعهای در سال ۲۰۱۵ نشان داده که مردانگی سمی، باعث کاهش مراجعه مردان به پزشکان در مقایسه با مردان با نگرشهای منعطفتر شده است.
از سوی دیگر در این مردانگی، صحبت کردن مردان درباره عواطفشان امری ناپسند تلقی میشود. بنابراین مردان مبتلا به این کلیشه، از سخنگفتن و درددلکردن درباره مسائل روانی خودداری میکنند.
تمایل کمتر برای کمک به دیگران
مردانی که خود را با ویژگیهای نرینگی سمی توصیف میکنند، کمتر تمایل دارند به دیگران در موقعیتهای مختلف کمک کنند. برای مثال این مردان هنگام مشاهده قلدری و حمله شخصی به دیگران، کمتر مداخله میکنند.
براساس یک تحقیق در سال ۲۰۱۹، مردانگی سمی میتواند مانع از کمککردن به قربانیان یک حادثه و ایستادگی در برابر مهاجمان شود. مردانی که مرد بودن را در قدرت و خشونت میبینند کمتر احتمال دارد که هنگام مشاهده آزار و اذیت جنسی زنان مداخله کنند. این تحقیق نشان داد که مردانی با بیشترین نگرشهای مردانگی سمی، کمتر در چنین شرایطی مداخله میکنند بهخصوص اگر فکر کنند که مداخله آنها ممکن است ویژگیهای مردانه آنها را زیر سؤال ببرد.
تعصبات فکری درباره نژاد، جنسیت و رنگ پوست
یکی از پیامدهای جامعهشناختی نرینگی سمی، وجود افکار نژادپرستانه و کلیشههای جنسی و جنسیتی است. مردانی که این مدل فکری را دنبال میکنند، نسبت به سایر گروههای متفاوت از خود، نگرش و رفتار نامناسبتری دارند. برای مثال یک مطالعه در سال ۲۰۱۳ بین دانشجویان کالجهای ایالات متحده نشان داد که از نظر دانشجوها، مردان آسیایی ـ آمریکایی مردانگی کمتری نسبت به همکلاسیهای سفیدپوست یا سیاهپوست آمریکاییشان دارند.
مطالعه دیگری در سال ۲۰۱۶ بین مردان سیاه پوست امریکایی نشان داد که مردانگی سمی در بین آنها میتواند به فشار خون بالا و افسردگی منجر شود. این مردان فکر میکنند که باید همواره سرسخت به نظر برسند. از این رو بهجای استراحت و خود مراقبتی، در شرایط سخت نیز همچنان به کار کردن ادامه میدهند.
کودکان پسر از هر نژاد و رنگ، اگر مطابق آنچه که مردانه نامیده میشود رفتار نکنند، شاید مورد آزار و اذیت و تمسخر دیگر همسالان قرار بگیرند.
از بین رفتن رابطه عاطفی پدران با فرزندان
عدم بروز احساسات در مردان میتواند زندگی خانوادگیشان را تحت تاثیر قرار بدهد ، مردی که از ابراز احساست منع شده در طولانی مدت امکان برقراری رابطه عاطفی با فرزندانش را از دست می دهد ، رابطه عاطفی پدران با فرزندانشان بعد از ورود به مدرسه کم رنگ و کم رنگ تر می شود و توان بروز عواطفشان را از دست می دهد چرا که آموزش های غلط او را به سوی مردانگی سمی هدایت می کند.
زمانی که پدران می خواهند درباره دغدغه های خود با فرزندان صحبت کنند ، فضای گفتگو خیلی سریع به سمت خشونت پیش می رود.
مردانگی سمی منجر به حذف نقش تربیتی پدر در خانواده می شود. پدری که برای بازی و گفتگو با فرزند دخترش وقتی نمی گذارد و برای این که پسری احساساتی تربیت نکند ، کمتر درباره احساساتش با او صحبت میکند ، به مرور ارتباطش را با فرزندان از دست می دهد.
زمانی که مردان نقش خود را در تربیت فرزندان گسترش دهنده همه سود می برند ، پسرانی که با پدرشان وقت می گذرانند و حمایت عاطفی دریافت میکنند کمتر به سمت بزهکاری می روند یا کمتر دچار افسردگی می شوند و احساس رضایت بیشتر از زندگی دارند.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران