عشق به دنبال خود وابستگی را به همراه دارد به همین دلیل تحمل درد عشق سخت است. اینکه شما چه انتظاری از فرد مقابل دارید در تحمل درد عشق تأثیر بسزایی دارد. گاهی نیازها و انتظاراتی که دارید از طرف عشق شما برآورده نمیشود و این میتواند تحمل در عشق را سختتر کند.
هر چیزی که میبینید از زمان کودکی و تماشای کارتونهای افسانهای تا نوجوانی که در کتابها درباره عشق میخواندید یا عشق را در فیلمها یا تلویزیون میدید، اینها به شما میگویند که عشق قرار است کامل و لذت بخش باشد.
هیچ کس به این موضوع اشاره نمیکند که مفهوم درد در ترکیب وجود دارد یا شما باید درد را همراه با این عواطف تحمل کنید. عشق قرار است فاتح نهایی تمام بدیهای جهان باشد. متاسفانه گاهی اوقات از قدرت خود برای به زانو درآوردن قویترین فرد استفاده میکند.
چرا عشق اینقدر دردناک است؟
عشق معمولاً تحت شرایط ناقص آسیب میبیند
وقتی کسی را دوست دارید و هر دوی شما با چالشها، مشکلات سخت روبرو شده یا رابطه شما لزوماً رابطه خوبی نیست، عشق با ناامیدی و عصبانیت ترکیب میشود، یا نفس شما از این تصور که نمیتوانید آن را به نتیجه برسانید، آسیب میبیند. هر کدام از اینها باعث میشود که شما احساس اضطراب کنید.
بهعلاوه، از دست دادن عزیزان، به ویژه کسی که دوستش دارید، با غم و اندوه همراه خواهد بود، صرف نظر از اینکه شرایطایدهآل نبوده یا رابطه با مشکلاتی روبرو بوده است. در واقع مراحلی وجود دارد که هر فرد برای بهبودی از این تجربه باید طی کند.
رها کردن چیزی که با آن آشنا شده و مأنوس شدیم و اینکه ندانیم چه چیزی را پیشبینی کنیم یا حتی اگر مورد دیگری وجود داشته باشد، ترسناک است. ترس میتواند درد را بزرگ کند.
عشق به اندازه درد جسمانی دردناک است
به نقل از نائومی آیزنبرگر، روانشناس اجتماعی که مطمئن نیست این عارضه چگونه رخ میدهد، درد عاطفی در مغز با استفاده از مدار قابل مقایسهای پردازش میشود که یک آسیب فیزیکی را پردازش میکند که باعث همپوشانی فیزیکی و اجتماعی میشود.
۲۰ دلیل دردناک برای اینکه چرا عشق تا این حد آزار دهنده است. در درجه اول به این دلیل که مردم اغلب انتظارات زیادی از احساسات خود دارند. در ادامه به برخی از چیزهایی که باعث ایجاد درد در عشق میشوند، میپردازیم.
چگونه درد عشق را کم کنیم؟
به خود اجازه دهید تا تمام احساسات را حس کنید
وقتی نمیتوانیم به هدف عشق خود برسیم، بیشتر اوقات در انکار غرق میشویم. ما احساسات خود را از همه حتی خودمان پنهان میکنیم. اذعان این که به درد عشق مبتلا شدهایم و وابسته هستیم، برای شما بسیار دشوار خواهد بود. مهمتر از همه دوست نداریم دوستان و اعضای خانواده به ما بگویند که از این کار دست بردار.
این موضوع باعث خجالت شما میشود. عشق نافرجام عزت نفس شما را از بین میبرد، مهم نیست که چقدر اعتماد به نفس داشته باشید. بنابراین، خود را باحال جلوه میدهید و نشان میدهید که همه چیز مرتب است. به عبارت دیگر، از آن چشم پوشی میکنید.
اینامید در شما وجود دارد که اگر این چنین رفتار کنید، در نهایت همه چیز روبراه خواهد شد. اگر به خاطر دوست داشتن طرف مقابل احساس حماقت میکنید، آن را انکار نکنید. در واقع، آن را با صدای بلند بازگو کنید. عشق شما سرکوب شده است، اما نباید درد عشق و وابستگی را سرکوب کنید؟ اگر نمیخواهند دیگران این موضوع را بدانند، ابتدا به خود بگویید.
بررسی کنید که چرا این شخص را دوست دارید
تنها پذیرش احساسات خود کافی نیست، بلکه باید عمیقتر فکر کنید و دلیل عشق خود به طرف مقابل را بررسی کنید. از خود سوال کنید چه ویژگیهایی در طرف مقابل میبینید که باعث میشود تا این حد عاشق او باشید و درد عشق و وابستگی به او را تحمل کنید؟ چه چیزی او را از دیگران متمایز میکند؟ و از همه مهمتر، چه چیزی او را به شما نزدیک میکند؟
ان احتمال وجود دارد که چیزی در شخصیت او؛ معصومیت یا شادی؛ نهفته باشد که در زندگی شما جای آن خالی است و میخواهید از این طریق آن را بیابید. این گفته درست است که قلب صادقانهترین و صمیمانهترین احساسات را حس میکند، اما اشتباهاتی نیز مرتکب میشود. به خصوص در دوران جوانی و یا وقتی در یک بحران قرار داریم. به همین دلیل، بسیار مهم است که چند لحظه وقت بگذارید و دلیل آن را بپرسید.
این امکان نیز وجود دارد که طرف مقابل شما را به یاد فردی در دوران کودکیتان می اندازد، پدربزرگ دوست داشتنی و یا شاید خواهرتان، و قلب شما فکر میکند که عاشق شده است. درک این که چرا نسبت به فردی این احساس را دارید، به شما کمک میکند تا درد عشق را راحتتر تحمل کنید و حتی از شر آن خلاص شوید.
و اگر واقعاً عاشق شخصیت او شدهاید، این نیز به شما کمک خواهد کرد که در آینده به دنبال چنین ویژگیهایی در شریک زندگی خود بگردید.
سوالات سخت از خود بپرسید
اگر طرف مقابل حاضر باشد میخواهید رابطه خود با او را ادامه دهید یا جذابیتش برای شما را از دست داده است؟
آیا مشکل تعهد دارید؟
آیا این شخص واقعاً همان چیزی است که شما فکر میکنید؟
وقت آن رسیده است که به خود در آینه نگاه کنید و تا حد امکان با خود صادق باشید. این احتمال نیز وجود دارد که مسأله شخص مقابل نباشد، بلکه خود شما باشید. وقتی کسی ما را نادیده میگیرد یا دستیابی به او سخت است، آن شخص از دید ما جذابتر و وسوسهکنندهتر میشود.
در چنین مواردی ما این واقعیت را نادیده میگیریم که او نیز یک انسان است و نکات منفی دارد. فقط بر بودن با او تمرکز میکنیم. همه ما این تجربه را داشتهایم، برخی از افراد در تصورات ما بهتر از واقعیت هستند. زمانی که چنین است (و اغلب هم همینطور است) و شما واقعاً با آنها روبرو میشوید، آنچه قرار است اتفاق بیفتد این است که در نهایت ناامید خواهید شد.
به محض این که فرد مقابل در دسترس باشد، دیگر جذابیت خود را از دست میدهد و کم کم متوجه نکات منفی او میشوید. شاید شما این فانتزی را در ذهن خود ایجاد میکنید زیرا نمیخواهید با چالشهای روابط واقعی و شاید درد عشق و وابستگی در دنیای واقعی روبرو شوید.
مهم است که انگیزههای خود برای ماندن با طرف مقابل را بدانید. سؤالات سخت در مورد عشق و روابط را فهرست کنید و سعی کنید ارزیابی کنید که چه کسی هستید.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران