باور‌ها چگونه تغییر می‌کند؟

باور چیزی است که شما آن را به عنوان حقیقت، قبول یا باور دارید.
شما ممکن است چیزی را بر اساس یک واقعیت، یک نظر یا یک فرضیه باور کنید.
وقتی چیزی را باور می‌کنید ممکن است اصلاً دانش شخصی درباره آن موضوع نداشته باشید اما دوست دارید باور کنید و آن را به عنوان حقیقت قبول کنید.
سیستم اعتقادی و باور‌های شما لزوماً درست یا دقیق نیست.
جالب اینجاست که نه تنها بر اساس باور‌های خود زندگی می‌کنید، بلکه به صورت ناخودآگاه و درونی به دنبال شواهد یا تجربیات دیگری می‌گردید که باور‌های فعلی شما را تأیید و تقویت کنند.
باور‌های شما اغلب تصور شما از وضعیت موجود و آنچه که معتقدید درست است. اما این بدان معنا نیست که باور شما درست است و در دنیای واقعی حقیقت دارد.
این باور‌ها برخی به سود ما هستند و باعث پیشروی و موفقیت ما می‌شوند و برخی دیگر برعکس جلوی پیشرفت ما را می‌گیرند و تلاش‌های ما را بی‌نتیجه می‌کنند.

منبع شکل‌گیری باور‌ها

باور‌های خودساخته

این‌ها اعتقاداتی هستند که خودمان آن‌ها را می‌سازیم. کسانی که معمولاً ترجیح می‌دهند اعتقاداتشان را خودشان بسازند افرادی با اعتمادبه‌نفس، روشن و کنجکاو هستند. آن‌ها به جای راحتی و پذیرش اجتماع به دنبال حقیقت هستند. این افراد بحث و مذاکره را به پذیرش سریع و کورکورانه ترجیح می‌دهند. آن‌ها می‌خواهند با عدم‌قطعیت و تردید زندگی کنند تا اعتقادشان شکل بگیرند.

تجربه

تجربه درس سختی است ولی فقط یک نادان می‌تواند آن را نخواند.  این تنها راه و روشی است که در یافتن حقیقت کمکمان می‌کند.
از کودکی همه چیز را برای خودمان امتحان می‌کردیم و همچنان در زندگی گاه و بیگاه از این روش استفاده می‌کنیم. اینکه تا چه میزان از راه تجربه کردن بخواهیم به حقیقت برسیم به عوامل مختلفی مثل راهنمایی والدین و سطح و سبک تحصیلاتمان بستگی دارد.
تجربه برای پیشرفت مداوم اعتقادات و الگو‌هایی که استفاده می‌کنیم، مفید است. بعنوان مثال، فردی ممکن است در خانه کاملاً صادق باشد اما متوجه شود که به زبان آوردن افکار شاید در محیط کار چندان مؤثر نباشد.

آزمایش

تجربه از اتفاق‌هایی به دست می‌آید که برایمان می‌افتند. اما ممکن است تعمداً جستجو شود، مخصوصاً وقتی آزمایشات مختلف را انجام می‌دهیم.
از نقطه‌نظر علمی، حقیقت از آزمایشات دقیقی به دست می‌آید که ثابت می‌کند چه چیز درست است و چه چیز نیست. با این حال حقایق «اثبات‌شده» باز به طور مداوم به چالش کشیده شده و دوباره و دوباره بررسی می‌شوند. همچنین ممکن است آزمایشات غیررسمی هم در زندگی روزانه برای امتحان کردن و اثبات عقاید و باور‌هایمان انجام دهیم.
یک فایده مهم آزمایشات دقیق و فکر شده در قوی و دقیق‌تر کردن باور‌هایمان است که نشان می‌دهد این باور‌ها کجا مورد استفاده دارند و کجا ندارند. قوانینی که با تحقیقات دقیق و مستدل می‌سازیم به احتمال بیشتری حقیقت داشته و قابل‌باورند.

تعمق

یک نوع دیگر از آزمایشات بیرونی، تفکر درونی و فکر کردن است. این بسیار ساده‌تر بوده و معمولاً سریعتر قابل انجام است. این کار را می‌توانید در همه جا انجام دهید، گرچه بهتر است زمانی انجام شود که چیز‌های خارجی برای پرت کردن حواس وجود نداشته باشد.
تفکر و تعمق شامل‌اندیشه کردن عمومی در مورد چیز‌ها و ایجاد الگو‌های درونی ذهنی است که به توضیح دنیای بیرون کمک می‌کند.
تعمق از این جهت که درونی است نه بیرونی، متضاد تجربه است. همچنین می‌تواند مکمل باشد زیرا معمولاً یا بعد از یک تجربه تفکر می‌کنید و یا بعد از تعمق درونی به دنبال تجربه بیرونی می‌روید.
باوری که به صورت بیرونی ساخته می‌شود
تجربه و آزمایش درست یعنی چیز‌ها را به صورت عملی بررسی کنیم، آن‌ها را مشاهده کرده و قبل از شکل‌دهی یک باور، شواهد و مدارک کافی جمع‌آوری کنیم. متاسفانه زمان ما فقط امکان امتحان کردن تعداد محدودی از چیز‌ها را میسر می‌کند.

جایگزین پیدا کردن و کشف مسائل برای خودمان این است که به چیز‌هایی که دیگران کشف کرده‌اند اعتماد کنیم. کسانی که به طور کلی ترجیح می‌دهند اعتقادات دیگران را بپذیرند، معمولاً حس نیاز بیشتری به کنترل دارند. آن‌ها به دنبال به نتیجه رسیدن سریع هستند و از عدم‌قطعیت و تردید اکتشاف دوری می‌کنند. آن‌ها همچنین میل بیشتری به اعتماد کردن به دیگران و جستجوی صداقت و‌امانت دارند.

تغییر باور‌ها

اگر می‌خواهید باور‌های خود را تغییر دهید، بررسی مجدد و تفسیر مجدد تجربیاتی که سیستم اعتقادی و باور‌های شما برایتان ایجاد کرده است، ضروری است به ویژه تجربیات و باور‌های منفی.
آیا به همین راحتی می‌توان باور‌ها را تغییر داد
مغز در برابر تغییر مقاومت می‌کند. بین ۳۰ تا ۶۰ روز طول می‌کشد تا مغز به یک موقعیت جدید عادت کند.
اگر در این مدت پسرفت کنید، اغلب باید دوباره شروع کنید. نتایج شما اغلب توسط باور‌هایی که دارید تعیین می‌شود.
هیچ وقت برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگیتان خیلی زود یا دیر نیست.

راه‌هایی برای تغییر باور‌ها

تلقین و تکرار جملات تأکیدی مثبت برای تغییر باور

تکرار جملات تأکیدی مثبت می‌تواند به مرور بر ضمیر ناخودآگاه تأثیر گذاشته و باور‌های را کم‌کم عوض کند.
البته برخی از افراد هستند که تأثیر جملات تأکیدی را کمتر می‌دانند چون عقیده دارند که این‌ها فقط جملات معمولی هستند.
اما بدانید که وقتی شما در حال گفتن جملات تأکیدی مثبت هستید سیگنال‌های را به ذهن برای برنامه‌ریزی دوباره ارسال می‌کنید.
این شما هستید که با استفاده از توانایی‌های خود باید به خودتان کمک کنید و این شما هستید که باید از قدرت افکار خود کاملاً آگاه باشید این شما هستید که باید باعث خود شوید.
جملات تأکیدی در اصل بعد از مدتی ذهن شما را نسبت به آنچه که می‌گویید شرطی می‌کند و با تکرار آنچه که می‌خواهید وارد زندگیتان می‌شود.

هیپنوتیزم

در این روش شما با رفتن به حالت خلسه سطح هوشیاری ذهنتان پایین می‌آید سپس به راحتی می‌توانید باور‌های قدیمی را از بین ببرید و باور‌ها و اعتقادات جدید را جایگزین کنید.
در این روش بعد از چند بار انجام تمرینات ذهن به راحتی شرطی می‌شود و تلقین‌ها و تأکید‌ها را می‌پذیرد و هر باوری که به صورت مانعی بر سر راه موفقیت قرار دارد را تغییر می‌دهد.

استفاده از تکنیک EFT

یکی از روش‌هایی که در دنیای مدرن امروز بسیار مورد توجه واقع شده است انجام تمرین‌ای اف تی یا ضربه زدن به نقاط مشخصی از بدن می‌باشد.
باوری را که می‌خواهید آن را تغییر دهید در ذهن خود بیاورید و سپس تمرین‌ای اف تی را انجام دهید. این روش ظرف مدت زمان کوتاهی تأثیر خود را به شما نشان می‌دهد.

از افراد سمی دوری کنید

شاید شما هم در اطرافیان خود کسانی را دارید که گاهی باعث رنجش شما می‌شوند شاید کسانی باشند که مدام از اوضاع بد و وخیم صحبت می‌کنند مدام از جنگ‌ها و خبر‌های تلخ صحبت می‌کنند.
شاید بار‌ها خواسته‌اید که آن‌ها را کنار بگذارید اما بنا به دلایلی نتوانسته‌اید.
اما بدانید که این افراد باعث درجا زدن شما می‌شوند چون همین افراد هستند که الگو‌های منفی خود را به راحتی با تکرار وارد ذهن شما می‌کنند.
همین تکرار‌ها باور‌های شما را شکل داده و می‌دهند و بعد از مدتی خواهید دید که شما هم دچار افکار و‌اندیشه‌های همین افراد شده‌اید.
گاهی اوقات هست که این افراد شامل خانواده ما هستند در این صورت از روش بی‌توجهی به کلامشان استفاده کنید وقتی آن‌ها مشغول صحبت هستند برای چند لحظه محل را ترک کنید یا در فکر خود به جملات تأکیدی مثبت بپردازید.