باورهای غلط در ازدواج

بدون شک ازدواج یکی از مهم ترین رویداد های زندگی انسان ها می باشد که می تواند افراد را وارد […]

بدون شک ازدواج یکی از مهم ترین رویداد های زندگی انسان ها می باشد که می تواند افراد را وارد زندگی بهتر کرده و به اوج خوشبختی برساند یا اینکه زندگی پیش رو را برای زن و شوهر تلخ کند. هر یک از افراد دلایل متعددی برای ازدواج دارند اما گاهی این دلایل از سوءتفاهم های درباره  ازدواج ناشی می شود . بعضی از این علت ها ناشی از باور ها و تصورات نادرست افراد از ازدواج است . آشنایی با این باور ها و تصورات غیر منطقی قبل از ازدواج ، انتظارات غیر واقعی را کاهش می دهد و باعث شناخت بهتر شخص از خود می شود. 

کم نیستند تعداد افرادی که با تکیه بر باور های غلط در ازدواج وارد زندگی مشترک شده ولی همسر آن ها نه تنها دچار تغییر رفتار نشده بلکه رفتار، گفتار و کار های اشتباه او نیز تشدید شده است، در نتیجه اختلافات در زندگی آغاز می شود، زندگی که ممکن است فرزندی هم به آن اضافه شده و شرایط سخت تر از قبل شود.

مهمترین باور های غلط در ازدواج

با ازدواج افراد کامل می شوند:

این برداشت به‌ درد نخور تر از آن است که بخواهید باورش کنید. اگر به این افسانه بچسبید و طوری عمل کنید که انگار بدون همسرتان انسان ناقصی هستید، خودتان را در معرض انواع و اقسام مشکلات قرار داده‌اید. بسیاری از مردم بر این باورند که هرگونه نقصی که در خود دارند می تواند توسط همسرشان جبران شود، از این رو به دنبال یافتن همسر خوب هستند.واقعیت این است که چیزی به عنوان همسر بی ‌عیب و نقص برای زندگی وجود ندارد. همانطور که چیزی به عنوان زوج کامل وجود ندارد.‌ هیچ فردی قدرت تکمیل شما را ندارد. افراد بیشماری هستند که همان خلایی را که در خود احساس‌ می کردند در ازدواج هم احساس کرده اند و نمی توانند بفهمند چرا. شما باید یاد بگیرید که خودتان را کامل کنید. پس سعی کنید قبل از اینکه به دنبال نیمه گمشده‌ خود بگردید ابتدا مسائل شخصیتی خود را حل کنید. 

برای ازدواج عشق کافی است:

اگر عشق دلیل اولیه نزدیک شدن شما به یکدیگر باشد، این چسب پس از مدتی شل می شود.
عشق به اندازه کافی مبنای محکمی نیست، عشق بسیار قوی است، اما به همان دلیل فوق که ممکن است پس از مدتی محو شود، عشق نمی تواند تنها دلیل یک رابطه بلند مدت باشد. 

یک ازدواج درست به مصالح دیگری نیز نیاز دارد. راستش را بخواهید، مواقعی پیش می آید که اصلا احساس عشق زیادی نمی کنید. این احترام شما به‌ طرف مقابل و تعهداتتان است که شما را در کنار هم نگه می دارد تا دوباره عشق به وجودتان بازگردد.

تغییر دادن یکدیگر پس از ازدواج:

پیش از ازدواج، افراد معمولاً خیال پردازی های زیادی دارند و گمان می کنند مخصوصاً بعد از ازدواج همه چیز به خیر و خوشی خواهد گذشت و خصوصیات غلط همسر را تغییر خواهد کرد به عبارت دیگر پس از ازدواج می توان همسر را عوض کرد. متأسفانه ازدواج نه تنها تغییردهنده افراد نیست بلکه حتی فرآیند تغییر همسر بعد از ازدواج  را هم دشوار میکند.

بله مواردی وجود دارد که افراد به دلیل ازدواج مایل به تغییر هستند مانند مشورت با همسر در تصمیم گیری‌ ها، الگو قرار دادن همسر و حتّی محرک قوی عشق. اما ازدواج به خودی خود نمی تواند ویژگی های نامطلوب شما را حذف کند.
اگر شریک زندگی شما بچه نمی خواهد، لزوماً به دلیل ازدواج با شما این تفکر تغییر نمی کند. اگر همسر شما پول را به طور غیر قابل کنترل خرج می کند، ازدواج با شما باعث نمی شود او بخواهد در شیوه مدیریت مالی خود تغییر ایجاد کند. به سادگی انتظار نداشته باشید که کسی به دلایل ازدواج با شما تغییر کند. اطمینان حاصل کنید که مایل هستید بقیه عمر خود را با این شخص همانطور که هست زندگی کنید یا نه.

در زندگی موفق مشاجره وجود ندارد:

جان گاتمن پس از سالها مطالعه در مورد آنچه باعث موفقیت و شکست ازدواج می شود به نتایج غیر منتظره‌ زیادی رسید. یکی از آنها این است که برخی از زوج های خوشبخت به ندرت با هم دعوا می کنند، در حالی که سایر زوج های خوشبخت مرتباً دعوا می کنند.

او ادعا می کند که اصطحکاک بخشی طبیعی از روابط است و‌ اختلاف نظرها لزوماً به ازدواج آسیب نمی رسانند. بر اساس تحقیقات گاتمن، تفاوت در این است که یک زوج خوشبخت حداقل پنج تعامل مثبت برای هر تعامل منفی در طول یک نزاع خواهند داشت. او می گوید: آنها ممکن است دعوا کنند اما آنها همچنان می خندند و مسخره می کنند‌ زیرا آنها روابط عاطفی برقرار کرده اند. 

وظایف زندگی مشترک باید به شکل یکسان تقسیم شود:

اعتقاد بر این است که اگر یک زن و شوهر بتوانند همه وظایف را با یکدیگر تقسیم کنند ازدواج موفق تر خواهد بود. وجود نوعی سیستم برای تقسیم وظایف روزمره خانه و خانواده می تواند مفید باشد. با این وجود مشارکت 50-50 در زندگی مشترک غلط است و باعث از بین رفتن صمیمیت بین زوجین مشترک می شود.

عده ای تصور می کنند که اگر همه چیز به طور مساوی تقسیم نشود نوعی سوء استفاده شکل گرفته است این حرف با توجه به پیشرفت های جامعه به سوی روشنفکری کمرنگ شده است.

درست است که حقوق افراد با یکدیگر برابر است اما انسان ها با یکدیگر فرق می کنند و هیچ وقت کارها به طور مساوی تقسیم نمی شود. حتی وقتی زن و شوهر هر دو بهترین عملکرد خود را ارائه می دهند‌ غیرمنطقی است که انتظار داشته باشیم تعادل به طور مداوم برابر باشد. به طور مثال در این هفته یکی از همسران می تواند 65 درصد و دیگری 35 درصد از وظایف را انجام دهد هفته بعد، ممکن است معکوس شود.

با ازدواج بیماری های روحی درمان می شود:

متاسفانه یکی از بدترین باور های غلط در ازدواج که میان مردم رواج دارد این است که برخی تصور می کنند با ازدواج کردن بیماری های روحی درمان می شوند. کم نیستند تعداد والدینی که چنین تفکراتی دارند و حتی دختران و پسرانی که با این طرز تفکر اقدام به تشکیل زندگی مشترک می کنند.

بهتر است بدانیم بیماری های روحی نیاز به درمان تخصصی دارند زیرا فردی که دچار تغییرات خلق و خو شده، تمایل به تنهایی دارد، با صحبت کردن دیگران پرخاشگر می شود و تمایلی به قبول تعهد ندارند، نمی تواند فرد دیگری را به یکباره در زندگی تحمل کرده، او را درک کند و زندگی خوبی را آغاز نماید. بهتر است چنین افرادی ابتدا نسبت به درمان بیماری اقدام کرده و سپس تصمیم به ازدواج بگیرند.

برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی آنلاین یا حضوری می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.

 

points

دیدگاه کاربران

ثبت دیدگاه

برای ارسال نظر باید قسمت های ستاره دار را پر کنید.

comment
full-name
email

مطالب مرتبط

blog icon عشق از نظر استنبرگ

عشق از نظر استنبرگ

عشق از نظر استنبرگ یک نظریه قدیمی می‌باشد. عشق برای رفاه ما در زندگی ضروری است. هرچند بسیاری از افراد

blog icon چگونه در زمان حال زندگی کنیم؟

چگونه در زمان حال زندگی کنیم؟

در زمان حال زندگی کردن کاری نسبتاً دشوار است. افرادی که در لحظه به سر می‌برند، گذشته را تنها به‌عنوان

blog icon تکنیک‌های پرورش خلاقیت

تکنیک‌های پرورش خلاقیت

خلاقیت نوعی ابتکار عمل در انجام کار‌ها است. این خلاقیت باعث می‌شود ما کار‌های روتین را ساده‌تر انجام دهیم.

blog icon سندرم زن کتک خورده چیست؟

سندرم زن کتک خورده چیست؟

سندروم زن کتک‌ خورده محصول آزار‌های طولانی‌مدت خانگی است. این سندرم زیرمجموعه اختلال اضطراب پس از سانحه