خرابکاری در روابط نوعی از رفتار است که در آن فرد با وجود هر نوع پیشرفتی فرد به خود آسیب روانی وارد میکند. در واقع خود را مقصر بر هر امری میداند. در دنیای امروزی و به علت وجود قرنطینه برای بیماری همهگیری مشکلات روانی در افراد بیشتر شده است. یکی از این رفتارها عدم توجه در کودکی است که میتواند باعث رفتار رفتار خود خرابکاری در بزرگسالی شود.
روشهای درمانی مختلفی برای درمان این گونه اختلالات رفتاری وجود دارد. اختلالات عصبی رفتاری بدن یکی از اختلالاتی است که ممکن است در برخی از افراد وجود داشته باشد. همان طور که گفتیم اختلالات روانی در واقع در مواقعی که شما ممکن است انتظار آن را نداشته باشید یا به علت وجود موارد مختلف در محل کار یا زندگی به وجود میاد.
ویژگیهای مختلف در افراد و خود خرابکاری
سوء استفاده شخص خودخواه به عنوان روشی برای احساس تفکر و رفتار تعریف میشود
شخصیت به عنوان روشی برای احساس تفکر و رفتار تعریف میشود که فرد را از دیگران متفاوت میکند. تحت تأثیر تجارب و موقعیتهای زندگی، محیط و خصوصیات ارثی است. اختلالات شخصیتی گروهی از شرایط بهداشت روان است که با الگوهای ناسالم احساس، تفکر و رفتار مشخص میشود. این رفتارها و تجربیات غالباً با انتظارات فرهنگی که فرد مبتلا در آن زندگی میکند متفاوت است.
درک خودشیفتگی و خود خرابکاری
کلمه خودشیفتگی از داستان یک جوان اسطورهای یونانی به نام نارسیسوس گرفته شده است. این شخص توسط خدایان نفرین شده و عاشق انعکاس خود شده است. او انعکاس خود را در آبهای بهار تحسین میکرد تا این که دیگر نتوانست از پس عاطفه دیگران برآید که زیبایی او را نمیدانند و سرانجام خود را کشت. بر خلاف افراد دیگر، که میدانند زیبا هستند، شخصی که خودشیفته است لزوماً نباید زیبا باشد تا باور کند که او زیبا است.
سوء استفاده از خودشیفتگی و خود خرابکاری
سوء استفاده از خودشیفتگی نوعی سوء استفاده عاطفی است که در آن فرد آزارگر فقط به خودش اهمیت میدهد. و ممکن است از کلمات و اعمال برای دستکاری رفتار و حالت عاطفی شریک زندگی خود استفاده کند. اثرات سوء استفاده از خودشیفتگی بسته به مدت زمانی که فرد میتواند این نوع روابط را تحمل کند میتواند متفاوت باشد. این اثرات از خفیف تا شدید متغیر است. برخی از بازماندگان بهبود مییابند در حالی که برخی دیگر ممکن است آسیب مادام العمر داشته باشند.
اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) یک الگوی پایدار از تجربه و رفتار درونی است که با خود محوری، فقدان همدلی و احساس اغراقآمیز اهمیت دادن به خود مشخص میشود.
اضطراب
پس از تجربه این اتفاق، ممکن است ترس یا اضطراب شدید را در روابط با افراد جدید تجربه کنید.
خود خرابکاری در روابط (Relationship sabotage) به رفتارهایی اشاره دارد که فرد به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه انجام میدهد و باعث آسیب رساندن یا از بین رفتن رابطه میشود. این رفتارها میتواند شامل موارد زیر باشد:
خیانت
دروغگویی
بدرفتاری
کنترلگری
بیتوجهی
انتقاد بیش از حد
مقایسه کردن با دیگران
عدم اعتماد
عدم برقراری ارتباط مؤثر
برخی از دلایل رایج خود خرابکاری در روابط:
ترس از صمیمیت
برخی از افراد از نزدیکی و وابستگی به دیگران میترسند. آنها ممکن است با رفتارهای خرابکارانه، رابطه را به سمت پایان سوق دهند تا از آسیب دیدن خود جلوگیری کنند.
مشکلات حل نشده از روابط گذشته
تجربیات منفی از روابط گذشته میتواند باعث شود که فرد در روابط جدید خود، رفتارهای خرابکارانه از خود نشان دهد. به عنوان مثال، اگر فردی در رابطه گذشته خود مورد خیانت قرار گرفته باشد، ممکن است در رابطه جدید خود، به شریک زندگی خود اعتماد نداشته باشد و مدام او را زیر نظر بگیرد.
کمال گرایی
برخی از افراد به دلیل کمال گرایی، همیشه از رابطه خود ناراضی هستند. آنها ممکن است شریک زندگی خود را به خاطر نقصها و کمبودهایش سرزنش کنند و یا دائماً از او انتظارات غیرمنطقی داشته باشند.
اختلالات شخصیتی
برخی از اختلالات شخصیتی، مانند اختلال شخصیت مرزی، میتواند باعث رفتارهای خرابکارانه در روابط شود. به عنوان مثال، افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است به دلیل ترس از رها شدن، شریک زندگی خود را کنترل کنند یا او را تهدید به ترک کنند.
اثرات منفی خود خرابکاری
مشکلات عزت نفس شما با خود خرابکاری
عزت نفس بخش مهمی از سلامت روان است و وقتی عزت نفس بالایی دارید، به خوبی به خودتان فکر میکنید و چیزهای خوب را برای خود میخواهید. پس بدیهی است که رفتارهای خود خرابکارانه اغلب به این معنی است که شما عزت نفس ضعیفی دارید. در اینجا چند راه وجود دارد که این اثر سر زشت خود را ایجاد میکند.
خودت را نقد میکنید
این فرآیند اغلب مستلزم انتقاد از خود است. شما به خود میگویید که برای رسیدن به اهدافتان به اندازه کافی خوب نیستید یا هر کاری که تاکنون انجام دادهاید کافی نیست. علاوه بر این، شما در مورد هر چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است وسواس دارید و به جای یادگیری و رشد از آن برای تعریف حال خود استفاده میکنید. شما در چرخهای قرار میگیرید که از خود انتقاد کنید و از این انتقادها به عنوان دلایلی برای عدم توانایی خود استفاده میکنید. اغلب تا حدی که دستاوردهای خود را نادیده میگیرید و هر چیز خوبی را که خلق میکنید نادیده میگیرید. به راحتی میتوان فهمید که چگونه این نوع انتقاد میتواند عزت نفس و تفکر مثبت شما را از بین ببرد.
شما با خودتان صحبت میکنید
غیرمعمول نیست که افراد استانداردهای بسیار بالایی برای خود داشته باشند که هرگز آنها را به دیگران تحمیل نکنند. این امر مخصوصاً زمانی صادق است که تمایل به خود خرابکاری دارید. ممکن است طوری با خودتان صحبت کنید که هرگز نمیتوانید رویای صحبت با دیگران را داشته باشید. وقتی دوستتان اشتباه میکند، به آنها میگویید: “اشکالی ندارد، ” اما وقتی اشتباه میکنید، میگویید: “من همه چیز را به هم ریختم و در همه چیز افتضاح هستم. ” صحبت منفی زیاد با خودتان میتواند باعث شود که واقعاً تمام آن کلماتی را که میگویید باور کنید.
دچار سندرم ایمپوستر میشوید
سندرم ایمپوستر به پدیدهای روانشناختی اشاره دارد که در آن احساس میکنید یک کلاهبردار یا یک «فریبکار» هستید که لیاقت این را ندارد که در موقعیت مثبتی قرار بگیرد. همانطور که سعی میکنید از شهرت خود محافظت کنید به خود آسیب میزنید، حتی اگر کاملاً مستحق این هستید که چقدر پیشرفت کردید. این به سایر مسائل خود خرابکاری میخورد که به عزت نفس شما آسیب میرساند و انتقاد از خود را افزایش میدهد. زیرا هرگز نمیتوانید بپذیرید که موفقیت و موقعیتهای شما شایسته است.
شما تعجب میکنید که هدفتان چیست
احساس هدف میتواند برای عزت نفس بسیار مهم باشد، و افرادی که خود خرابکاری میکنند تمایل دارند این احساس را نداشته باشند. آنها ممکن است احساس کنند که هیچ هدفی وجود ندارد که قادر به انجام آن باشند. بدتر از آن، تا زمانی که مبارزه با رفتارهای خود خرابی را یاد نگیرید، نمیتوانید هدف خود را پیدا کنید زیرا به خود اجازه نمیدهید این کار را انجام دهید.
هنگامی که خود خرابکاری میکنید، دیگر سازنده نیستید.
بهره وری برای بسیاری از مردم موضوع مهمی است، اما کسانی که خود خرابکاری میکنند به ندرت بسیار سازنده هستند. این به این دلیل است که بسیاری از رفتارهایی که شامل شکست میشوند نیز باعث میشود نتوانید کاری را که نیاز دارید انجام دهید. در اینجا چند نمونه از چگونگی کاهش بهره وری از طریق خود خرابکاری بیان خواهد شد:
شما کار را به تعویق می اندازد
به تعویق انداختن کار مشکلی رایج است و میتواند به دلایل مختلفی مرتبط باشد. بر اساس مطالعات، خود خرابکاری میتواند یکی از این دلایل بزرگ باشد. برای افرادی که در یک سیستم پیچیده از قوانین هستند منطقی به نظر میرسد که به دلیل غیردوستانه بودن سیستم هر از چند گاهی به تعویق بیفتند. با این حال، هر چه سن شما بالاتر میرود، این احتمال بیشتر است که به تعویق انداختن کار نشانهای از یک موضوع مهمتر باشد. اغلب به این معنی است که شما از چیزی اجتناب میکنید. مانند خطر شکست یا حتی احتمال تغییر مثبت در زندگی خود. این نوع اجتناب از نشانههای رایج خود خرابکاری است و توانایی شما برای زندگی روزمره را از بین میبرد.
شما تمایل دارید خیلی سریع از مشکلات فرار کند
یک روش استاندارد خود خرابکاری این است که فرد تمایل دارد از هر چیزی که حتی کمی مشکل به نظر میرسد دست بکشد. چالشها و موانع در همه هدفها استاندارد هستند، و کسی که از ترس مواجه با آن مشکلات خود خرابکاری میکند، اساساً راهی مطمئن برای اتمام هیچ کاری پیدا نمیکند.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران