شفقت درمانی یک درمان یکپارچه محسوب می شود زیرا از ابزار های دیگر روان درمانی استفاده می کند. همچنین از تحقیقات و ابزار های بودایی، عصب شناسی و درمان تکاملی استفاده می کند. درمان مبتنی بر شفقت (CFT) و یا شفقت درمانی ، توسط پل ریموند گیلبرت ، روانشناس بالینی پایه گذاری شده است.
همه تکنیک های روانشناسی و روش های درمانی شامل شفقت هستند. فرآیند شفقت درمانی شامل این است که با خود مهربان باشید و سلامت روان خود را تحت کنترل بگیرید. با این حال، آنچه درمان متمرکز بر شفقت را متمایز می کند این است که به شما کمک می کند تا به طور آگاهانه توانایی خود را برای مهربانی بیشتر نسبت به خود و دیگران تقویت کنید.
این رویکرد را می توان از روان درمانی های یکپارچه نگری دانست که سعی کرده است تا پلی بر شکاف سنتی مابین هیجان و شناخت در حوزه رفتار درمانی شناختی بزند. یکی از موضوعات کانونی این رویکرد استفاده از آموزش ذهن مشفق برای یاری رساندن به افراد و ایجاد ملایمت درونی، امنیت و تسکین از طریق شفقت به خود و دیگران است.
شفقت درمانی بر چه روشی عمل می کند؟
درمان مبتنی بر شفقت به نظریه تکامل و چگونگی تأثیر آن بر نحوه تفکر ما می پردازد. در اصل، ما انسانها دو قسمت در مغز داریم. قسمت اولیه یا قدیمی به ما کمک می کند تا زنده بمانیم. این تضمین می کند که ما غذا، سرپناه، حمایت عاطفی و ایمنی داشته باشیم. این قسمت همچنین مسئول مبارزه، فرار یا واکنش سریع است.
درمان مبتنی بر شفقت به نظریه تکامل و چگونگی تأثیر آن بر نحوه تفکر ما می پردازد. در اصل، ما انسان ها دو قسمت در مغز داریم. قسمت اولیه یا قدیمی به ما کمک میکند تا زنده بمانیم. این تضمین می کند که ما غذا، سرپناه، حمایت عاطفی و ایمنی داشته باشیم. این قسمت همچنین مسئول مبارزه، فرار یا واکنش سریع است.
بخش مدرن یا جدید مغز در طی فرایند تکامل بوجود آمده است. این بخش به ما امکان میدهد حس خود را داشته باشیم و به ما اجازه می دهد تصور و تجسم کنیم. ما می توانیم ایده هایی ارائه دهیم و نحوه زندگی خود را انتخاب کنیم.
شفقت درمانی همچنین به ما کمک میکند احساساتی ایجاد کنیم که می تواند به تغییر الگوهای فکری ما کمک کند، مانند شفقت. مغز برای ایجاد مهربانی و شفقت و همچنین احساسات محافظتی مانند استرس و اضطراب طراحی شده است، این فقط یک مورد از نحوه یادگیری نحوه فعال کردن این بخش از مغز است.
تاریخچه شفقت درمانی برای کمک به بهبود رفاه، در واقع از بودیسم باستان نشأت می گیرد. مطالعات نیز اثربخشی آن را اثبات کرده اند. تحقیقات نشان داده است که با توسعه شفقت خود می توانیم تاثیرات مثبتی بر مغز و سیستم ایمنی بدن خود ایجاد کنیم.
شفقت درمانی دارای سه جریان است
شفقت به دیگران:
تصور کنید در مسیر رفتن به سرکارتان در ترافیک گیر کردید، و یک مرد بی خانمان شیشه های ماشین شما را می شوید تا شما به او یک دلار بدهید. شما با خودتان فکر می کنید این بالاجبار به شما تحمیل می شود… با این کارش شما چراغ سبز را از دست می دهید و دیرتان می شود… یا فکر می کنید او ممکن است این پول را برای خرید مشروبات الکلی و مواد مخدر مصرف کند… شاید اگر نادیده اش بگیرم، برود … شما در حالی که احساس تنفری دارید، به او اعتنا نمی کنید، او به شستنش ادامه می دهد و نمی رود… در این شرایط اگر به او پول ندهید احساس گناه می کنید و اگر این کار را بکنید احساس خشم می کنید…
حالا یک روز دیگر را تصور کنید، شما پشت همان چراغ در ترافیک هستید. در موقعیتی شبیه به قبل قرار دارید، پشت همان چراغ، در همان زمان، و همان مرد بی خانمان طبق معمول با وسایل شست و شوی خود از راه می رسد. اما امروز به دلیلی نا مشخص، او را با دید متفاوتی می بینید… شما او را به عنوان انسان می بینید نه یک مزاحم … شما به رنج او توجه می کنید، چگونه زندگیش را می گذراند؟ بیشتر آدم ها او را از ماشینشون دور می کنند… او تمام روز را در دود و ترافیک سپری می کند و مطمئنا پول زیادی به دست نمی آورد … حداقل او تلاش می کند در مقابل پولی که می گیرد خدمتی انجام دهد …
باید خیلی دشوار باشد که مردم همیشه با او خشمگین باشند… من نمی دانم داستان او چیه؟ چه طور در خیابان سر می کند؟ در این لحظه شما این مرد را به عنوان یک انسان واقعی می بینید که رنج می کشد… مشکلاتی دارد…قلبتان با او ارتباط برقرار می کند … به جای اینکه به او بی اعتنا باشید و نادیده اش بگیرید، با کمال تعجب می بینید که چقدر زندگی دشوار است… شما تحت تاثیر رنج او قرار می گیرد و احساس وظیفه می کنید که به او کمک کنید… و صرفاً به حال او متاسف نشوید… به خود می گوید اگر من هم در شرایط متفاوتی متولد شده بودم، من هم مثل او در کشمکش با زندگی بودم … همه ی ما آسیب پذیریم…
حالا فرض کنید این مرد شیشه ماشین شما را در ازای گرفتن مقداری پول نمی شوید، شاید فقط می خواهد پول برای خرید مواد یا الکل گدایی کند… آیا باید باز هم با مهربان و دلسوز باشید؟ بله.
شما مجبور نیستید به او پول بدهید … شما ممکن است تصمیم بگیرید به او لبخندی مهربانانه بزنید و یا به جای پول به او یک ساندویچ بدهید… بله او شایسته مهربانی است، همه ما شایسته مهربانی و دلسوزی هستیم…مهربانی و دلسوزی صرفاً شایسته افراد بی گناه و بی تقصیر نیست، بلکه آنهایی هم که رنجی را به علل مختلف مانند شکست، ضعف های شخصی یا تصمیم های نادرست تجربه می کنند،شایسته دریافت شفقت و مهربانی هستند…
بنابراین شفقت به دیگران شامل توجه و شناخت روشن از رنج و مشکلات دیگران است.همچنین به معنای احساس مهربانی برای کسانی که در رنج هستند، و تمایل به کمک به آنها نیز می باشد و در آخر اینکه شفقت شامل درک شرایط مشترک انسانی، نقص ها وکمبودها است.
شفقت ورزیدن به خود
خیلی از اوقات که شکست می خوریم یا ناکام می شویم دست به سرزنش یا تنبیه خودمان می زنیم. این کار را معمولاً به این دلیل انجام می دهیم که دیگر اشتباه گذشته را دوباره تکرار نکنیم. اما از آنجا که این کار را تا به حال صد ها بلکه هزاران بار انجام داده ایم می توان پرسید که اگر سرزنشگری و تنبیه خود موثر بود الان تبدیل به افرادی کامل و بری از خطا تبدیل نشده بودیم؟
واضح است که چنین نیست و ما از آنجا که انسان هستیم اشتباه کردن و شکست خوردن بخش طبیعی زندگی ما است. سرزنشگری و تنبیه خود نه تنها موثر نیستند که بر اساس پژوهش های بسیاری که در دنیای علم روانشناسی انجام شده اکنون با اطمینان می توان گفت که یکی از عوامل مشکلات روانشناختی هستند.
حالا سوال مهم این است که اگر سرزنش و تنبیه خود نه تنها موثر نیست بلکه مضر هم هست پس به جای این کار ها چه پس در مقابل گرایش رایج ذهن به سرزنش و تنبیه خود چه دیگری می توان کرد؟ یکی از پاسخ های مفید به این سوال شفقت ورزیدن به خود است؛ که می توان آن را شیوه کاملا جدید ارتباط با خود نامید. برعکس تنبیه و سرزنش خود باز پژوهش های روانشناختی نشان میدهد که تمرین مهربانی و مشفق بودن با خود اثرات مفید بسیاری از افزایش عزت نفس تا پیشگیری از افسردگی و اضطراب را دارد.
برای دسترسی سریع به مشاوره روانشناسی آنلاین یا حضوری می توانید برای رزرو وقت مشاوره با شماره های مرکز مشاوره زرین فر تماس حاصل نمایید.
دیدگاه کاربران